هدف گذاری در سازمان و کسب و کار
سلام به همراهان علم ما، از فاکتورهای مهم در راه اندازی سازمان و کسب و کار، تعیین هدف گذاری می باشد. هدف گذاری چه در زندگی شخصی و چه در کسب و کار از اقدامات مهم و اساسی است، کسب و کاری که هدف گذاری نشده باشد، احتمال رسیدن به موفقیتش، تا حد زیادی کاهش مییابد. شما باید قبل از راهاندازی کسبوکارتان، برنامه و اهداف مشخصی داشته باشید ولی چگونه؟ در این مقاله به اهمیت هدف گذاری در سازمان و کسب و کار، همچنین ویژگی های هدف گذاری در کسب و کار می پردازیم. با ما همراه باشید.
اهمیت هدف گذاری در سازمان و کسب و کار:
هدف در کسب و کار، یعنی یک سازمان پیش بینی می کند در یک بازه زمانی مشخص، به دستاوردی مشخص برسد.
هدف گذاری برای سازمان ها و کسب و کار از مهمترین عوامل پیشرفت و توسعه است. تعیین اهداف سازمانی باعث ایجاد انگیزه و تحرک، افزایش همکاری تیمی، بالا بردن میزان اعتماد بهنفس کارکنان، تمرکز بر اولویتها و بهبود تصمیمگیری می شود.
تعیین اهداف منطقی و واقعبینانه و گام برداشتن در مسیر تحقق آنها به ایجاد انگیزه و موفقیت پروژه کمک میکند.
وظایف مدیران سازمان در هدف گذاری:
مدیران سازمان ها باید برای تعیین اهداف دقیق و روشن سازی آن برای کارکنان تلاش کنند و وقتی که اهداف مشخص شدند برای چگونگی رسیدن به اهداف باید طرح ها و برنامه هایی تدوین کنند، همچنین لیست کلیه فعالیت هایی که منجر به تحقق اهداف می شوند را مشخص کرده و پس از اجرای برنامه ها و فعالیت ها باید نتایج و دستاوردها با اهداف مقایسه شوند تا اصلاحات لازم در اهداف، برنامه ها و فعالیت ها به عمل آید.
همینطور که می بینید موفقیت اتفاقی نیست و همه سازمان ها و کسب و کارهای موفق، اهداف دقیق و مشخصی دارند و در مسیر خود ثابت قدم هستند، اگر مشکلی پیش آید با اصلاح اهداف و برنامه ها، به مسیر خود باز می گردند.
دیوید کرپ، موسس و CEO شرکت تامبلر، معتقد است کارآفرین کسی است که چشم اندازی برای چیزی داشته باشد و خواهان ایجاد آن باشد.
چشم اندازمان را همیشه جلوی چشممان داشته باشیم. باید بدانید در کسب و کار خود خواهان چه چیزی هستید؟ به چه چیزی می خواهید برسید؟ چه هدفی دارید؟
تا اینجا با اهمیت هدف گذاری در سازمان و کسب و کار آشنا شدیم ولی اگر بدنبال رشد فردی و کسب و کار هستید و همچنان نمی دانید از کجا شروع کنید، اگر دچار سردرگمی شدید… یا مسیر های رشد اونقدر زیاد هستن که انتخاب و تصمیم گیری خیلی سخت هست… یا مسائل مختلف در کسب و کار تون پیش اومده که نیاز هست فردی با تجربه شما را همراهی کند… برای کوچینگ و مشاوره فردی یا کسب و کار با ما در ارتباط باشید.
ویژگی های هدف گذاری در سازمان و کسب وکار:
مهمترین عامل در کسب هر موفقیتی، تدوین و مشخص کردن دقیق اهداف می باشد.
هدف گذاری مهمترین عامل حرکت و خلق آینده است. هدف ها هستند که مقصد و مسیر زندگی فردی و سازمانی را روشن می کنند.
تا اینجا متوجه شدیم که بدون اهداف نمی توانیم در سازمان خود پیشرفت کنیم ولی کسب و کارهایی هستند که هدف دارند ولی شکست می خورند.
چرا خیلی از کسب و کارها به هدفی که دارند، نمی رسند؟
خیلی از کسب و کارها اهدافشان را سالیانه بررسی می کنند. آنها در پایان سال میزان رشد و پیشرفت و یا بیلان مالیشان را کنترل می کنند، پیشرفت کاریشان را بررسی می کنند و متوجه می شوند که به هدف تعیین شده نرسیده اند.
این بار دیگر امکان بازگشت برای جبران وجود ندارد.
پس چه بهتر که هدف کسب و کار را ماهیانه کنترل کرده و پیشرفت خود را بررسی کنید تا ببینید کجای مسیر مشخص شده هستید. در صورت نرسیدن به اهداف ماهیانه خود علت عدم تحقق آن را پیدا کرده و آن را حل کنید.
بعد از یکسال مشخص شدن اینکه کجای مسیر هستید دیگر فایده ای ندارد.
همانطور که متوجه شدید، فقط هدف گذاری کافی نیست. اهداف شما باید ویژگی های یک هدف مناسب را داشته باشد. در ادامه مهمترین ویژگیهای یک هدف گذاری صحیح و اصولی را بررسی می کنیم.
مشخص و دقیق بودن:
اهدافی که برای سازمان و کسب و کار خود تعیین می کنید باید دقیق باشد. باید این ویژگی را داشته باشد که بتوانید آنرا بصورت دقیق نوشته و یا وقتی برای دیگران توضیح می دهید، به خوبی متوجه اهداف شما بشوند.
اهداف واضح و دقیق شما را در مسیر درست نگه می دارید. وقتی بدانید دقیقا چه چیزی می خواهید، سریع تر به آن می رسید. وقتی کارمندان شما بدانند دقیقا باید چه کاری انجام دهند، با تمرکز و انگیزه بیشتری کار می کنند.
تعیین مهلت مناسب:
اهداف سازمان نباید مبهم باشند، در واقع باید زمان خاصی برای رسیدن به آن مشخص کنید. برای هر هدفی باید زمان شروع و پایان در نظر بگیرید. این کار باعث میشود کارمندان شما بدانند دقیقا باید چه کاری انجام دهند و چه زمانی پروژه را به پایان برسانند.
حتما اهداف بلند مدت را به هدفهای سه ماهه، یک ساله و سه ساله زمانبندی کنید و از کارمندان خود بصورت مرتب گزارش بخواهید. این باعث می شود کارمندان شما بر اساس مهلت داده شده تلاش کنند و کار را پشت گوش نیندازند.
قابل پیگیری بودن:
هدف باید قابل پیگیری باشد، برای این منظور مدیر باید هدفهای مرحلهای (موقت) تعیین کند به گونهای که بتواند پیشرفت افراد را در مسیر رسیدن به هدف، مورد بررسی قرار دهد.
مقیاسپذیر بودن:
همینطور که شما اهداف کسب و کار خود را تنظیم و به طرف آنها حرکت می کنید، لازم است که مجموعه ایی از معیارها و مقیاس ها را پایه ریزی کنید که بتوانید برای ارزیابی پیشرفت از آن استفاده کنید. هر چه این مقیاس ها دقیق تر باشند، بهتر می توانید طبق برنامه پیش بروید.
مرتبط بودن با چشماندازهای بزرگ و در راستای اهداف اصلی:
اهداف کوتاه مدت کسب و کار شما باید به گونهای تعیین شوند که در مسیر اهداف بزرگ و همراستا با آنها باشند. در غیر این صورت، ممکن است این هدفگذاری شما را به سمت و سوی دیگری سوق داده و از مسیر اصلی منحرف کند.
انعطافپذیری اهداف:
اهدافتان باید انعطافپذیر باشند. به این صورت که اگر جایی لازم شد تا هدفتان را کمی تغییر دهید، این قابلیت را داشته باشد تا بتوانید اینکار را انجام دهید. اگر در مهلت تعیین شده به هدف خود نرسیدید آن را دوباره بررسی کنید، اصلاح کنید.
اگر کمی احسای بی انگیزه بودن می کنید و هدف نهایی تان را دست نیافتنی می بینید، با تیم خود جلسات ایده پردازی برگزار کنید. در این جلسات می توانید آینده ی شرکت و نظرات افراد گروهتان را مورد بررسی قرار دهید.
با انجام اینکار نیروهای گروهتان احساس ارزشمند بودن کرده و از کمک در ایجاد انگیزه بیشتر لذت می برند. شما هرگز نمی دانید که چه چیزی پیش می آید، اما بدانید چند فکر بهتر از یک فکر است.
برای توسعه کسبوکار خود برنامهریزی کنید:
پس از مشخص کردن اهداف و چشماندازهای آینده، باید برای توسعه کسب و کار، برنامهریزی مناسب داشته باشید. هدف گذاری به تنهایی کافی نیست. باید برای رسیدن به اهداف برنامه داشته باشید.
تعیین نقشه راه:
یکی از مهمترین اقدامات در هدف گذاری در کسب و کار ، تعیین نقشه راه است. حتما باید روند رسیدن به هدفتان را تعیین کنید.
تصور کنید میخواهید به یک سفر طولانی بروید، اگر نقشه آغاز تا پایان مسیر را داشته باشید، مطمئنا زمان رسیدن به مقصد بسیار کوتاهتر میشود، همچنین میتوانید تخمین بزنید که چه زمانی به مقصد (هدف) میرسید.
مسیری که شما طی خواهید کرد، مسیر مستقیمی نیست. در بعضی مواقع نیاز به استراحت دارید یا باید بایستید و نقشه راه را، دوباره بررسی کنید تا از مسیر منحرف نشوید یا اگر منحرف شدید (در کسب و کارتان شکست کوچکی را تجربه کردید)، بتوانید مسیر درست را پیدا کنید و به حرکتتان ادامه دهید.
نتیجه گیری:
با توجه به آن چه گفته شد، تعیین اهداف در سازمان و کسب و کار، حرکت رو به جلو و موثر را برای کارمندان امکانپذیر کرده و آنها را در این مسیر هدایت میکند. این امر میتواند به عنوان یک نقشه راه در جهت دستیابی به خواستههای سازمان عمل کند.
به علاوه، هدف گذاری برای کسب و کار از مهمترین عواملی است که به بهبود مهارتها و تواناییهای کارمندان کمک میکند.
پس اگر می خواهید سازمان و کسب و کار خود را راه اندازی کنید و یا توسعه دهید، باید اهداف خود را مشخص کنید. دقیقا چه می خواهید؟ به کجا می خواهید برسید؟ چه دست آوردی؟ و برای آن برنامه ریزی و اقدام کنید.