انواع روش های هدف‌ گذاری

سلام به همراهان علم ما، همه ما اهمیت هدف گذاری در زندگی را می دانیم. آنهایی که برای رسیدن به خواسته های خود مصمم هستند، هدف گذاری می کنند آنهایی که برای این کار زمان صرف نمی کنند، قطعا از طریق منابع دیگری عدم هدف گذاری را جبران می کنند تا روزی که متوجه اهمیت هدف گذاری در زندگی و کسب و کار بشوند.

خیلی از ما می دانیم باید هدف گذاری کنیم، می دانیم به برنامه ریزی نیاز داریم ولی این کار را انجام نمی دهیم. وقتی کاری را می دانیم و انجام نمی دهیم، با ندانستن آن فرقی ندارد. تفاوت افراد موفق و ناموفق در همین هست. افراد موفق هدف گرا هستند و با وجود موانع و مشکلات، برای رسیدن به خواسته های خود تلاش می کنند. گاهی ما اهمیت هدف گذاری را می دانیم ولی از چگونگی آن بی اطلاع هستیم. در این مقاله انواع روش های هدف گذاری را در 5 روش بررسی می کنیم. پس با ما همراه باشید. (انواع روش های هدف گذاری)

1. روش اسمارت (SMART)

احتمالا زیاد اسم روش هدف گذاری اسمارت را شنیده اید. یکی از متداول‌ترین مدل‌های هدف گذاری، روش اسمارت‌ است که به شما در فرایند مشخص‌کردن و شفاف‌سازی اهدافتان کمک‌ می‌کند و احتمال رسیدن به اهدافتان را افزایش می‌دهد.

هر کدام از حروف کلمه Smart مخفف یک کلمه است که با آن بیشتر آشنا می‌شویم و هر کدام را بررسی می کنیم.

• Specific: یعنی محدوده و موضوع آن کاملا شفاف و مشخص است
• Measurable: یعنی می‌توان آن را به شکل کمی و عددی سنجید و اندازه گیری کرد
• Assignable: یعنی باید مشخص باشد دقیقا‌ چه کسی مسئول تحقق آن است
• Realistic: یعنی واقع‌بینانه است و با توجه به منابع در دسترس، قابل دستیابی به نظر می‌رسد
• Time-related: یعنی مشخص شده که این هدف باید در چه زمانی محقق شود

Specific (اهداف مشخص و واضح):

اهداف واضحی داشته باشید. ارتباط مستقیمی بین میزان وضوحی که شما در مورد آن چه می خواهید و آن چه واقعا در زندگی انجام می دهید، وجود دارد.

هدف شما باید مشخص و واضح باشد، دقیقا می‌خواهید به چه چیزی برسید؟ هرچه توصیف شما دقیق‌تر باشد، شانس تحقق هدف بیشتر خواهد بود.

هدف خود را دقیق و واضح یادداشت کنید. مثلا اگر می خواهید درآمد خود را افزایش دهید. بجای اینکه بنویسید «من درآمد بیشتری می خواهم» باید بنویسید «من می خواهم تا پایان سال درآمد خود را دو برابر کنم».

وقتی آن چه می خواهید واقعا روشن و واضح باشد، در این صورت می توانید بیشتر مواقع به آن فکر کنید و هر چه بیشتر به آن فکر کنید، سریع تر در زندگی شما ظاهر می شود.

برای تعیین اهداف، از خود سوال کنید. سوال باعث می شوند ذهن شما متمرکز شود.

• واقعا به چه کاری علاقه دارید؟
• چرا این هدف مهم است؟
• چه کسی/ چه چیزی در تحقق هدف نقش دارد؟
• چه منابع و محدودیت‌هایی وجود دارد؟

Measurable  (قابل‌اندازه‌گیری):

قابل اندازه گیری بودن هدف یعنی معیاری برای سنجش میزان موفقیت و تحقق هدف وجود داشته باشد.

هدف باید قابل اندازه گیری باشد و معیار و روش اندازه‌گیری و سطح مطلوب آن هم مشخص شود.

اگر بگوییم می‌خواهم فروش بیشتری داشته باشم، هدف‌گذاری عددی و قابل اندازه گیری انجام نداده‌ایم. بهتر است بگوییم: «می‌خواهم فروش‌  خود را  ۲۵٪ بیشتر کنم».

داشتن اهداف قابل‌ اندازه‌گیری بسیار مهم است، زیرا می‌توانید پیشرفت خود را رصد کنید. اندازه‌گیری پیشرفت به شما کمک می‌کند تا تمرکز خود را حفظ کنید، مهلت‌های زمانی را رعایت کنید و از اینکه به هدف نزدیک می‌شوید، هیجان‌زده شوید.

Achievable (قابل‌دستیابی):

قابل‌دستیابی بودن هدف یعنی براساس توانمندی‌های فعلیتان هدف‌گذاری کنید.

نمی توانید هدفی را در نظر بگیرید که غیرممکن باشد. قابل‌دستیابی بودن یعنی هدف علاوه بر اینکه باید توانایی‌های شما را افزایش دهد، باید همچنان ممکن باشد.

مثلا اگر فکر می‌کنید به سادگی می‌توانید ماهی ۲ کیلوگرم از وزن خود کم کنید، شاید ۲/۵ یا ۳ کیلوگرم کاهش وزن هدفی مناسبی باشد. اما ۲۰ کیلوگرم کاهش وزن در ماه برای بسیاری از ما واقع‌بینانه و قابل‌دستیابی نیست.

برای اینکه هدفی که تعیین می‌کنید، قابل‌دستیابی باشد هنگام هدف‌گذاری 2 سؤال زیر را بپرسید:

• چگونه می‌توانم این هدف را محقق کنم؟
• با توجه به محدودیت‌ها مثلا عوامل مالی، چقدر هدف واقع‌بینانه است؟

Relevant (مرتبط):

هدفی که شما انتخاب‌ می‌کنید باید متناسب و مرتبط با دیگر اهداف و ارزش هایتان باشد.

خیلی از اهدافی که امروزه مردم برای خودشان انتخاب‌ می‌کنند، هیچ ارتباط خاصی میان هدفشان با اهداف دیگر و ارزش‌هایشان‌ وجود ندارد. برای همین احساس از هم‌گسیختگی و پراکندگی‌ می‌کنند.

ارزش های خود را مشخص کنید و براساس ارزش هایتان هدف گذاری کنید.

Time bound (زمان‌بندی شده):

هر هدفی به یک تاریخ و مهلت نیاز دارد. هدفتان هر چه باشد، فهرستی از تمام کارهایی که باید در راه رسیدن به هدفتان انجام دهید، تهیه کنید. برای هر یک از این وظایف مهلت تعیین کنید. هر روز میزان پیشرفت خود را اندازه گیری کنید. هر وقت لازم شد سرعت خود را کم یا زیاد کنید.

یک هدف یا تصمیم بدون تعیین مهلت فقط اتلاف وقت است. اگر در زمان تعیین شده به هدف خود نرسیدید، اشکالی ندارد، یک مهلت دیگر در نظر بگیرید تا روزی که به هدف خود برسید. تعیین مهلت زمانی همان چیزی است که شما را به عمل وا می‌دارد.

روش هدف گذاری اسمارت (smart) یک ابزار است؛ نه اصل موضوع هدف گذاری؛ یعنی اگر در این مدل موفق نشدیم، به این معنا نیست که نباید هدفگذاری کنیم؛ بلکه باید از ابزار دیگری استفاده کنیم.

(انواع روش های هدف گذاری)

2. روش قلب (HARD)

روش دوم هدف گذاری، روش قلب (HARD) است.

آقای مارک مورفی در کتاب HARD Goals مدلی را مطرح می کند به نام مدل هارد. این مدل به جای استفاده از ویژگی های بیرونی اهداف، از علایقان درونی نشات می گیرد. او در کتاب خود می گوید “اگر شما  هم حال دنبال کردن اهداف خود را ندارید و آنها شما را بر سر شوق و ذوق نمی آورد و در هنگام بروز اولین مشکل آنها را رها می کنید. باید اهدافی را برای خود تعیین کنید که دارای صفات HARD باشند”.

این روش چهار ویژگی مهم دارد که باید انجام شود.

اولین ویژگی: خواستن از صمیم قلب

هدفی که تعیین می کنید را باید از صمیم قلب بخواهید و برای آن اشتیاق فراوان داشته باشید. از کجا بدانیم برای هدفی که انتخاب کرده ایم، ذوق و اشتیاق لازم را داریم؟

اگر هدف شما بر موضوعی تمرکز می کند که واقعا به آن علاقمند هستید، اگر کاری است که در اوقات فراغت هم بدون آنکه کسی شما را مجبور کند و یا پاداشی برای شما مشخص کند آن را انجام می دهید یعنی انگیزه درونی برای رسیدن به آن هدف دارید.

دومین ویژگی: تصویر سازی

توانایی شما در تجسم کردن شاید قدرتمندترین استعدادی است که دارید. تمام پیشرفت ها در زندگی شما با پیشرفت در تصویرهای ذهنی شما آغاز می شود. تجسم کردن قانون جذب را فعال می کند. این قانون افراد، موفقیت و امکانات لازم برای رسیدن به اهدافتان را وارد زندگیتان می کند.

تصور کنید زندگی شما از هر جهت کامل است. آن زندگی چگونه خواهد بود؟ مرتب آن را در ذهن مجسم کنید.

سومین ویژگی: ضرورت

تا شما احساس ضرورت و فوریت در مورد اهداف خود نداشته باشید اقدامی برای رسیدن به آن نمی کنید.

اگر ضرورت یک هدف برای شما مشخص نباشد، احتمال انجام ندادن آن کار بسیار زیاد می شود و آن کار به تعویق می افتد. هدفی که انتخاب می کنید باید فوری و ضروری باشد، نه هدفی که انجام دادن یا ندادنش برایتان اهمیتی نداشته باشد.

چهارمین ویژگی: سخت بودن

اکثر مردم به کارهای افتخار می کنند که دستیابی به آنها مشکل بوده است و تلاش زیادی برای انجام آن خرج داده اند و مجبور شده اند مهارت های جدیدی بیاموزند و همینطور در ابتدای کار نگران بوده اند.

بنابراین اهداف باید مشکل باشند تا حسی عمیق برای رسیدن را در شما بوجود بیاورند. خود را به چالش بکشید. اهدافی سخت ولی ممکن را انتخاب کنید و با برنامه ریزی به آن دست پیدا کنید.

هدف گذاری به روش قلب (HARD) باعث می شود شما اهدافی را در نظر بگیرید که از اعماق وجود خواستار آن هستید و با ارزش های شما مطابقت دارد. این یعنی انگیزه کافی برای حرکت بسوی اهداف.

(انواع روش های هدف گذاری)

3.روش لاک (Locke)

ادوین لاک (Edwin Locke) و گری لاتام (Gary Latham) جزء آن دسته از افرد هستند که در رابطه با هدف گذاری تحقیقات لازم را انجام داده. و در نهایت تئوری هدف گذاری لاک را برای بهینه کردن اهداف ما ارائه دادند.

دکتر لاک و دکتر لاتام توانستند با تحقیق در رابطه با این موضوع ۵ عامل را شناسایی کنند که ما برای رسیدن به اهداف خود می‌توانیم از آن‌ها استفاده نماییم.

(انواع روش های هدف گذاری)

پنج اصل لاک و لاتهام

به گفته‌ی لاک و لاتهام، پنج اصل در هدف گذاری وجود دارد که باید انجام دهید:

• شفافیت و وضوح
• چالش‌برانگیز
• تعهد
• بازخورد
• پیچیدگی کار

در ادامه ویژگی ها را بررسی می کنیم. پس با ما همراه باشید.

تنظیم اهداف واضح و صریح:

هنگامی که اهداف شما واضح و روشن باشند و بدانید چه می خواهید، سریع تر به هدف خود می رسید. سردرگمی در اهداف شما را از مسیر اصلی دور می کند. اهداف خود را روش و واضح مشخص کنید.

آنها را یادداشت کنید، مهلتی تعیین کنید و کار را شروع کنید.

تعیین اهداف چالش‌برانگیز:

چه اهدافی شما را به چالش می کشند؟ اغلب مردم از این‌ که درگیر چالش‌های جالب شوند و با موفقیت از عهده تحقق اهداف چالشی برآیند شگفت زده می‌شوند.

تلاشی که ورزشکاران برای شکستن رکورد و دستیابی به سطوح بالاتری از عملکرد و موفقیت می‌کنند نمونه خوبی در این مورد است.

روش‌هایی را تعیین کنید تا وقتی پیشرفتی کردید، به خودتان پاداش بدهید. پاداش‌های تدریجی برای نزدیک شدن قدم به قدم به اهداف، به شما انگیزه می‌دهد تا بیشتر روی وظایف چالشی کار کنید.

حفظ تعهد (شخصی یا تیمی):

توانایی شما در تجسم کردن شاید قدرتمندترین استعدادی است که دارید. تمام پیشرفت ها در زندگی شما با پیشرفت در تصویرهای ذهنی شما آغاز می شود.

خانه رویایی، شغل رویایی و زندگی رویایی خود را با تمام جزئیات بنویسید و آن را هر روز تجسم کنید. این کار باعث می شود در هنگام سختی و مشکلات نیز، متعهد بمانید.

در کارهای گروهی و تیمی اجازه مشارکت در تعیین اهداف را به اعضای تیم خود بدهید و بگذارید اهداف‌شان را خودشان تعیین کنند. این امر احساس تعهد و توانمندی را در آنان افزایش می ‌دهد.

اگر اعضای تیم شما باور داشته باشند که هدف، قابل دستیابی و هماهنگ با چشم­‌انداز شرکت است و شخص تعیین کننده آن نیز مورد اعتماد است، آنگاه به آن متعهدتر خواهند بود.

دریافت بازخورد:

همینطور که شما اهداف خود را تنظیم و به طرف آنها حرکت می کنید، لازم است که مجموعه ایی از معیارها و مقیاس ها را پایه ریزی کنید که بتوانید برای ارزیابی پیشرفت روزانه از آن استفاده کنید. هر چه این مقیاس ها دقیق تر باشند، بهتر می توانید طبق برنامه پیش بروید.

هفته ای یکبار، سطح پیشرفت و دستاوردهای خود را تجزیه و تحلیل کنید. ببینید چه کارهایی انجام گرفته و کدام‌ کارها انجام نشده است و سپس اصلاحات لازم را انجام دهید.

در نظر گرفتن پیچیدگی کار:

سطح مناسبی از پیچیدگی و تنوع در کنار امکان‌پذیر بودن می‌تواند به بالاترین سطوح انگیزش منجر شود.

دقت کنید کار بیش از حد سخت و گیج کننده نباشد. افرادی که در نقش­‌های پیچیده و سخت کار می­‌کنند، اغلب بدون در نظر گرفتن پیچیدگی کار، فشار بیش از حد سختی را به خود وارد و تحمل می­‌کنند.

اگر در مورد رسیدن به اهداف خود، احساس تنش و فشار داشتید، احتمالا هدفتان خیلی پیچیده یا غیرواقعی است. هدفتان را از منظر این دو مورد بازبینی کنید و در صورت لزوم اهداف خود را تغییر دهید.

اهداف پیچیده و بزرگ را به اهداف کوچک تر تقسیم کنید. این امر باعث می ‌شود که شما احساس گیجی و سردرگمی نداشته باشید و انگیزه انجام کارها برای دستیابی به هدف را نیز افزایش می‌دهد.

اگر این پنج اصل را دنبال کنید، فرآیند هدف ‌گذاری شما بسیار موفق‌تر خواهد بود و عملکرد کلی شما بهبود خواهد یافت.

(انواع روش های هدف گذاری)

4. روش SPIRO

یکی دیگر از روش های هدف گذاری، مدل SPIRO است. این مدل، توسط J.E. Jones ایجاد شده و در سال 1972 معرفی‌ شده است. این مدل تا حدی ناشناخته است.

این روش برای اهداف گروهی مفید است، البته با کمی تغییر می توانیم از این روش برای اهداف شخصی نیز استفاده کنیم.

هرکدام از حروف کلمه SPIRO مخفف یک کلمه است که با آن بیشتر آشنا می‌شویم و هر کدام را بررسی می کنیم.

(انواع روش های هدف گذاری)

 Specificity (اختصاصی):

اهداف اختصاصی در واقع نتایج مشخص و قابل اندازه گیری ناشی از عملکرد ما است. چنین اهدافی در هر سازمان نشان می دهد که چقدر از چه چیزی و تا چه زمانی باید به دست آید.

چرا باید اهداف اختصاصی داشته باشیم؟

• تعیین هدف به سازمان شما کمک می‌کند که راه‌های مشخص و ممکنی برای دستیابی به ماموریت خود ایجاد کند.
• تعیین اهداف اختصاصی به سازمان شما کمک می‌کند که اولویت‌های خود را جهت نائل شدن به مقصود نهایی مشخص کند.
• اهداف اختصاصی در روند کار  کمک می‌کنند که سازمان از مسیر خود برای دستیابی به مقصود نهایی منحرف نشود.
• تعیین اهداف می‌تواند به عنوان فهرستی از اقدامات لازم، به سازمان شما کمک کند که از چند جهت مناسب به حل یک مساله بپردازد.

 Performance  (عملکرد):

ارزیابی عملکردتان به‌ طور مداوم، به شما انگیزه و هیجان می‌دهد و کمکتان می‌کند تا سریع‌تر به هدفتان برسید. هدف قابل‌اندازه‌گیری همیشه باید شما را باانگیزه، متمرکز و در مسیر درست نگه دارد. همواره عملکرد خود را زیر نظر داشته و بررسی کنید.

Involvement (مشارکت):

بسیاری از دانشمندان علم مدیریت، استقرار مدیریت مشارکتی در سازمان‌ها را مثبت ارزیابی کرده و معتقدند این  مشارکت در سازمان‌ها باعث سهیم کردن کارکنان در قدرت و اختیار می‌شود. به این معنی که کارکنان سازمان، با احساس مسئولیت خود در هنگام مواجه شدن با تصمیم‌گیری‌های مشارکتی، سعی می‌کنند با تمام قوا راهکارهای مناسب بر پایه دانش و تجربه ارائه داده و بهترین عملکرد را داشته باشند.

مشارکت فرصت پیشرفت برای تمامی کارکنان حتی لایه‌های پایین را فراهم می کند و این باعث شنیده شدن صدای دیگران می‌شود، کسانی که دارای تجربه و دانش کافی در کار هستند اما صدایشان هیچ‌گاه شنیده نمی‌شود.

Realism  (واقع‌گرایی):

اهداف واقع‌گرایانه یعنی اهدافی که توانایی رسیدن به آن در شما وجود دارد و بازه‌ی زمانی مناسبی برای رسیدن به آن‌ها در نظر دارید.

با در نظر گرفتن اهداف کلی، شما زندگی آینده‌ی خود را ترسیم می‌کنید. با داشتن هدف، مسیرتان مشخص می‌شود. اما این هدف باید با توجه به شرایط و واقع‌بینانه باشد. در نظر گرفتن یک هدف خوب، به تنهایی کافی نیست وقتی برنامه و زمان کافی و حتی شرایط رسیدن به آن را ندارید. شرایط خود را بررسی کنیم و بر اساس آن هدف گذاری و برنامه ریزی کنید.

Observability (مشاهده‌پذیری یا قابل اندازه گیری):

در صورتی یک هدف قابل دستیابی است که با شاخص‌های مختلفی قابل تحلیل و اندازه‌گیری باشد. البته این اندازه‌گیری تنها مربوط به خود هدف نیست. بلکه قابلیت اندازه‌گیری میزان پیشرفت و نزدیک شدن به هدف را شامل می‌شود.

(انواع روش های هدف گذاری)

5. روش تقویم انگیزشی

روش پنجم، روش تقویم انگیزشی دکتر شهریار مرزبان است. اگر نمی دانید چگونه هدف برای خود تعیین کنید یا احساس سردرگمی می کنید که چه هدفی برای شما مناسب است، این روش بهترین انتخاب است.

در این کتاب، شما با گام های اصولی هدف گذاری و برنامه ریزی آشنا می شوید. این تقویم کمک می کند اهداف خود را پیدا کرده، دسته بندی و در نهایت اجرا کنید تا به خواسته خود برسید.

در قسمت مقدمه کتاب آمده:

“با توجه به وب سایت و کتاب های مختلف دیگر راهکار و راهبرد های کسب موفقیت راز نیستند! و همه ی افراد آنها را می دانند ولی اغلب آن را نادیده می گیرند. این کتاب به صورتی طراحی شده است که بصورت ساده و کاملا عَمَلی بتوانید به اهداف و برنامه هایتان برسید.

هدف من از نگارش این کتاب، بهبود و رشد فردی در همه ی جنبه های زندگی تان است. در این کتاب به پیدا کردن رسالت و اهداف، برنامه ریزی کردن، ایجاد و یا تغییر عادات، سحرخیزی، ورزش کردن، مطالعه داشتن، شکرگزاری و مدیتیشن روزانه، ثبت فعالیت ها و در نهایت ارزیابی روزانه خود بصورت کاملا ساده و کاربردی اشاره کردم. همچنین با طراحی چک لیست های برنامه ریزی منحصربفرد، کاری کردم که بتوانید به همه ی ابعاد زندگی از جمله موارد ذکر شده توجه داشته باشید، که بتوانید در همه ی ابعاد زندگی خود رشد و پیشرفت داشته باشید”.

در تقویم انگیزشی ده گام برای هدف گذاری ذکر شده که در ادامه بررسی می کنیم:

گام اول: سوالات چالشی:

برای تعیین هدف، باید از خود سوال کنید، سوال ها باعث می شود ذهن متمرکز شود و درک کنید که دقیقا چه چیزی می خواهید و چه چیزیی نمی خواهید. به سوالات زیر پاسخ دهید و خود را به چالش بکشید:

• از یاد گرفتن چه موضوعاتی لذت می برید؟
• چه فعالیت هایی را در صورتی که لذت بخش نباشد باز هم با جدیت انجام می دهید؟
• انجام دادن چه کارهایی برای شما آسان و ساده است؟ در صورتی که برای دیگران مشکل است.
• چه افرادی واقعا موفق هستند؟ به چه چیزی موفقیت می گوید؟

گام دوم: شناسایی مهارت و توانمندی های خود

معمولا ما انسان ها عادات رفتاری منفی خودمان را نمی بینیم یا زیاد جدی شان نمی گیریم و یا عادات رفتاری مثبت و توانایی هایی داریم که آنها را عادی در نظر می گیریم و فکر می کنیم خیلی عادی هستند و همه این مهارت ها را دارند.

چه منفی چه مثبت، خودآگاهی نسبت به این عادات رفتاری برای رشد ما خیلی ضروری است. یکی از راه هایی که می شود این عادات رفتاری را شناسایی کرد این است که از افرادی که مدت زمان زیادی است که ما را میشناسند، نظرخواهی کنیم.

نظر خواهی و گرفتن بازخورد بصورت پیوسته خیلی به رشد رفتاری ما کمک می کند.

این کار سختی است و قطعا با دیدن نظرات احساسات شما جریحه دار می شود، اکثرا از اینکه عادات رفتاری منفی شان به آنها گوشزد شود احساس بدی به آنها دست می دهد و خوششان نمی آید.

برای همین هم از انجام اینکار منصرف می شوند. ولی باور کنید با انجام این کار در زندگی تان معجزه رخ می دهد. با دانستن این عادات رفتاری، خودآگاهی شما بیشتر می شود و قطعا بهتر می توانید شخص بهتری نسبت به قبل شوید.

از 10 الی 20 نفر که بیشترین شناخت را از شما دارند و بیشترین وقت خود را با آنها می گذرانید یا یک زمانی می گذراندید، سوالات زیر را بپرسید:

• ده عادات رفتاری منفی پر رنگ من چی مواردی هستند؟
• ده عادات رفتاری مثبت پر رنگ من چی مواردی هستند؟
• من در چه مهارتی عالی هستم؟ یا برای چه کاری حاضری از من کمک بگیری؟

حتما اشاره و تاکید کنید که این سوالات را برای خودشناسی بهتر می پرسید و خیلی مهم است که رُک، بدون تعارف و سانسور کردن جواب بدهند. به آنها اطمینان دهید که از نظرات منفی به هیچ وجه ناراحت نمی شوید و حتی خوشحال هم می شوید، چون با دانستن آنها و اقدام برای تغییر عادات منفی، قطعا می توانید آدم بهتری شوید.

گام سوم: شخصیت ایده آل چه کسی است؟

از نظر شما تاثیرگذار ترین فرد چه کسی است و یا چه کسی را به عنوان شخصیت ایده آل و الگو خود انتخاب می کنید. همچنین بدترین فردی که دیدید یا می شناسید چه کسی است.

• سه نفر از بهترین و تاثیرگذار ترین افراد ایده آل (الگوی شما)
• این افراد ایده آل چه ویژگی هایی دارند؟
• ویژگی های شما با افرادی که به عنوان الگو انتخاب کردید، مشترک است؟
• چه ویژگی هایی را باید در خود بوجود بیاورید؟ (برای نزدیک شدن به الگو مثبت خود)

گام چهارم: لیست کارهای قبل از مرگ

در این گام کار هایی که قبل از مرگ خود می خواهید تجربه کنید یا انجام دهید را بنویسید، مهم نيست اين كار ها چقدر مهم و ضروري باشند، فقط كافي است كاري باشد كه شما به آن علاقه داريد و همیشه دوست داشتید انجامش دهید.

کار هایی که ذهن شما درگیر کرده و همیشه دوست داشتید که وقت داشته باشید تا بتوانید آنها را انجام دهید. کار هایی که حتی فکر کردن به آنها هم حال شما را خوب می کند.

گام پنجم: تامین مالی

اگر میلیارد ها تومان یا دلار پول نقد بدست بیاورید، مثلا در قرعه کشی برنده شوید یا شخصی ثروتمند کل دارایی خود را به شما بدهد، با آن پول چه کارهایی می کنید؟

بعد از تامین نیاز های مالی و خواسته های خود و اطرافیان، چه شغل یا هدفی را انتخاب می کردید که در آن زمینه خودت با اشتیاقِ تمام، وقت و انرژی بگذاری و زندگی خود و مردم دنیا را بهتر کنید؟

گام ششم: کتاب زندگی شما

پانزده الی بیست سال آینده را تصور کنید که در بهترین شرایط خود زندگی می کنید. به تمام خواسته های خود رسیده اید و کاملا احساس خوشبختی می کنید.

یکی از بزرگترین انتشارات با شما تماس می گیرد که داستان زندگی شما را چاپ کرده و یک نسخه را برای شما ارسال کرده. دوست دارید در آن کتاب چه چیزی نوشته شده باشد؟ در مهمترین بخش کتاب زندگی خود، دوست دارید به چه چیزی اشاره شده باشد؟ (آن را بنویسید)

گام هفتم: آرزو و رویا

آرزو، خواسته و رویا های خود را بنويسيد:

آرزو دارم که من:

گام هشتم: میراث شما

فرض کنید كه فرصت زندگی شما تمام شده و شما در آستانه مرگ هستید. وقتی به گذشته خود نگاه می کنید، در آن زمان دوست دارید:

• مردم در مورد شما چه بگویند؟
• دستاورد زندگی شما چه باشد؟

گام نهم: چرخ زندگی

چرخ زندگی قدرتمند است، زیرا نمایانگر تصویر روشنی از زندگی کنونی‌تان در مقایسه با زندگی ایده‌آل‌تان است.

نام آن به این دلیل چرخ زندگی است که نقشه‌ هر حیطه از زندگی شما روی شکلِ دایره ‌مانندی شبیه به میله‌های چرخ رسم شده است. این مفهوم، در اصل توسط پُل جِی. مِیِر  بنیان‌گذار مؤسسه‌ انگیزه موفقیت شکل گرفت.

الگوی چرخ زندگی به دایره ای که به ۸ قسمت مساوی تقسیم شده است گفته می شود که هر یک از این قسمت ها به بررسی یک بعد از زندگی می پردازد. کسب ‌و کار، امور مالی (دارایی و درآمد)، وضعیت جسمانی، معنوی (مسائل ذهنی، روانی، مراقبه و مثبت اندیشی)، روابط خانوادگی (و همسر)، سبک زندگی و تفریح، روابط و ارتباطات دوستانه و اجتماعی و یادگیری و رشد فردی قسمت های مختلف این دایره را تشکیل می دهند.

برای انجام تمرین چرخ زندگی… کلیک کنید

گام دهم: انتخاب نهایی

گام های یک تا نه را مرور کنید، چه نتیجه ای می گیرید؟ سه هدف اصلی خود را بنویسید:

• هدف اول:
• هدف دوم:
• هدف سوم:
• در 10 سال آینده چه جایگاهی دارید؟
• در 5 سال آینده چه جایگاهی دارید؟
• آیا با توجه به سختی مسیر پیش رو، از هدف خود لذت می برید؟

بررسی نهایی اهداف:

آیا اهداف انتخاب شده شرایط زیر را دارند:

• هر هدف کاملا واضح است و جزییات آن کاملا مشخص است؟
• هر هدف قابلیت اندازه گیری دارد؟
• برنامه زمانبندی مشخص برای آن تهیه کرده اید؟
• هر هدف، دست یافتنی است؟

برای آشنایی بیشتر با کتاب تقویم انگیزشی… کلیک کنید

نتیجه گیری:

در این مقاله پنج روش هدف گذاری ذکر شد. شما با توجه به شرایط خود می توانید یکی از روش ها را انتخاب و شروع کنید. مهم نیست از کدام روش استفاده می کنید، مهم این است که دست بکار شوید تا به اهداف خود برسید.(انواع روش های هدف گذاری)

برای بازگشت به نقشه راه هدف گذاری (کلیک کنید)

برای دیدن سایر نقشه راه ها و راهنمای سایت (کلیک کنید)

برای دریافت راهنمای در واتس‌اپ (کلیک کنید)

برای اشتراک گذاری کلیک کنید:  واتس‌اپ  /  تلگرام