خانه / کتاب و مطالعه / داستان کوتاه و آموزنده / داستان کوتاه: هوشمندانه احمق باشید
Be clever fool
Be clever fool

داستان کوتاه: هوشمندانه احمق باشید

هوشمندانه احمق باشید . . . !

 

ملانصیرالدین هر روز در بازار گدایی می کرد و مردم با نیرنگی و حماقت او را دست می انداختند.

دو سکه به او نشان می دادند که یکی شان از طلا بود و دیگری از نقره، اما ملانصیرالدین همیشه سکه نقره را انتخاب می کرد. این داستان در تمام منطقه پخش شد، هر روز گروهی از زن و مرد می آمدند و دو سکه به او نشان می دادند و ملانصیرالدین همیشه سکه نقره را انتخاب می کرد.

تا اینکه مرد مهربانی از راه رسید و از اینکه ملانصیرالدین را آنطور دست می انداختند، ناراحت شد.

در گوشه ی میدان به سراغش رفت و گفت: هر وقت به تو دو سکه نشان دادند، سکه ی طلا را بردار تا هم پول بیشتری بدست آوری و هم دیگر تو را دست نمی اندازند.

ملانصیرالدین پاسخ داد: ظاهرا حق با شماست، اما اگر سکه ی طلا را بردارم مردم دیگر به من پول نمی دهند تا ثابت کنند من از آنها احمق ترم! شما نمی دانید با این کلک تا بحال چقدر پول گیر آورده ام.

نتیجه: اگر کاری که می کنید هوشمندانه باشد، هیچ اشکالی ندارد که تو را احمق بدانند.

 

برای دیدن بقیه داستان های کوتاه و آموزنده اینجا کلیک کنید.

 

این محتوا چقدر براتون مفید بود؟

لطفا به محتوای ما با ستاره امتیاز دهید

میانگین امتیاز 0 / 5. تعداد آرا: 0

تاکنون کسی به این محتوا رای نداده! اولین کسی باشید که این محتوا را ارزیابی می کند...

درباره ی مدیر سایت علم ما

Avatar photo
علم ما یک سایت آموزشی و مشاوره‌ای هست که از سال 94 راه اندازی شد. در سایت علم ما به موضوعات راه اندازی و رشد کسب و کار و رشد و توسعه فردی می پردازیم.

مطلب پیشنهادی

داستان کوتاه: پیرمرد و دستمزد

داستان پیرمرد و دستمزد   یک پیرمرد بازنشسته، خانه جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. …

2 دیدگاه

  1. خیلی جالب بود
    سپاس

  2. سپاسگذارم از مطالب خوبتون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *