معرفی و خلاصه کتاب بهترین سال زندگی تو از دارن هاردی
(Living Your Best Year Ever)
خلاصه و معرفی از: آزاده جوانبخت
معرفی دارن هاردی
دارن هاردی (Darren Hardy) نویسنده آمریکایی، ناشر و ویراستار سابق مجله موفقیت (SUCCESS) می باشد. او طی دو دهه به عنوان یک رهبر کسب و کار و کارآفرین فعالیت داشت و در همین راستا به موفق ترین افراد از جمله ریچارد برانسون، استیو جابز، وارن بوفت، دونالد ترامپ، هوارد اشولتز، چارلز شواب، جف بزوس دسترسی داشت.
دارن اسرار موفقیت خود را کشف کرده است و در حال حاضر با زبان آسان آنها را به ما نشان میدهد. مدیران ارشد بسیاری امروزه کتابهای او را میخوانند، به ویژه شاهکار او یعنی اثر مرکب.
مترجمین کتاب بهترین سال زندگی تو
این کتاب توسط آقای محمد میرزایی ترجمه شده و انتشارات نگاه نوین آن را به چاپ رسانده است.
درباره کتاب بهترین سال زندگی تو
بهترین سال زندگی تو، این نامی است که دارن هاردی بر روی کتابی گذاشته است که در مورد راه روش رسیدن به اهداف و موفقیت است. اما چگونه میتوان به بهترین سال زندگی خودمان برسیم؟
بهترین روزها و یا سالهای زندگی ما با تحقق یافتن اهداف بزرگ و آرزوهایمان به دست میآید، اما اگر موفقیت اینقدر ساده است چرا همه به آن نمیرسند؟
جواب روشن است، زیرا هر کاری نیازمند روشی درست و مشخص است، همچنین برنامهریزی قواعد و شرایطی دارد مانند قابل اجرا، کابردی و هدفمند بودن. بسیاری از مردم در میان راه دیگر به برنامهریزیهایی که شده عمل نمیکنند یا راه رسیدن به اهدافشان را دیگر دنبال نمیکنند، پس میتوان گفت اگر به دنبال راهی برای موفقیت و رسیدن به اهداف خود هستید مطالعه این کتاب را از دست ندهید.
فراموش نکنید که حتی یک نابغه در یک کشور پیشرفته بدون راه روش درست نابود خواهد شد و یک فرد معمولی ولی با اراده و داشتن راه روش درست موفق خواهد شد. قبل از اینکه بتوانید به هدفی دست پیدا کنید باید کارهایی را انجام دهید و قبل از اینکه بتوانید کاری را انجام دهید، باید صفات و تواناییهای انجام آن را داشته باشید. آیا آمادهاید که به سمت اهداف خود گام بردارید؟
برای رسیدن به چیزی که هیچگاه به آن نرسیدهاید باید تبدیل به شخصی شوید که پیشازاین نبودید. نمیتوان تا ابد منتظر شرایط مناسب ماند تا شروع کنیم، باید جرأت داشته باشیم و گامهای درست و اصولی برداریم تا به اهداف خود نزدیک و نزدیکتر شویم.
دارن هاردی که چند کتاب دیگر در زمینهُ موفقیت نوشته است، درباره این کتاب میگوید: «در این کتاب به شما نشان میدهم در چند ماه به چیزی برسید که بقیهُ مردم در یک عمر به آن میرسند. چنانچه انگیزه و شوری فراوان برای بازطراحی آیندهُ خود دارید، این برنامه برای شماست. هر وقت از من دربارهُ اولین مهارت برای رسیدن به موفقیت میپرسند فوراً جواب میدهم: توانایی برای مشخص کردن، پی گیری کردن و رسیدن به هدفهای بزرگ. این کتاب را دنبال کنید تا شما هم با این فرمول به سمت به واقعیت رساندن رویاهای بزرگ و اهداف هیجانانگیزتان حرکت کنید. وقتی خواندن این کتاب را شروع کنید، زندگی، دیگر هیچوقت مثل قبل نخواهد شد.»
در واقع این کتاب دست خواننده را میگیرد و گام به گام از آنالیز گذشته تا تعریف اهداف جدید و چگونگی پای بندی به اهداف پیش میبرد. مهمترین ویژگی کتاب بهترین سال زندگی تو این است که خواننده را به عملگرایی و نوشتن اهداف به شفافترین شکل ممکن تشویق میکند. آنچه بر تأثیرگذاری کتاب میافزاید این است که مخاطب که اکنون دست به قلم شده میبایست در پایان هر فصل تمرینهای هدفمندی را دنبال کند تا حداکثر نتیجه را کسب کند. ساختن بهترین سال زندگیتان مستلزم تقویت قسمتهایی از وجودتان است که به رشد و شکوفایی نیاز دارند..
با خواندن این کتاب چه چیزهایی را یاد میگیریم؟
کتاب بهترین سال زندگی تو یکی از بهترین کتابهای انگیزشی در حوزه موفقیت است که توسط دارن هاردی سخنران و نویسنده معروف نوشته شده است. او که خود یک فرد موفق است در این کتاب به توضیح اصول موفقیت میپردازد و به ۸ اصل نیز اشاره میکند. دارن هاردی معتقد است که برای تحقق اهداف باید یک برنامه ریزی دقیق و جرعت داشت. اصلی ترین بخشهای این کتاب به شرح زیر است:
بخش اول؛ مقدمه
بخش مقدمه کتاب، همانند بسیاری از سایر کتاب های موفقیت در زمینه اهمیت رشد شخصی، برنامه ریزی و موفقیت انسان هاست.
بعضیها از مفاهیم این کتاب میترسند از داشتن هدفهای بزرگ، در ترس و لرز هستند. از قدم گذاشتن بیرون از گَله متوسطها و خارجشدن از محدوده آسایشِ میانمایگی میترسند.
با انتخابِ اجرای این برنامه، خودتان را از بقیه یا دستکم ۹۷درصد باقیمانده مردم جدا کردهاید. همانها که به خواستههای زندگیشان توجهی نمیکنند و برنامهای برای خود نمیچینند که زندگیشان را در جهت رسیدن به آن اهداف شکل دهند.
اغلب مردم، بیشتر مایل هستند برنامه خریدِ خواروبار بنویسند تا اینکه برای زندگیشان برنامه بچینند. به همین خاطر است که پیشروشدن در زندگی اینقدر ساده است؛ کافیست بایستید و به جلو حرکت کنید. اغلبِ مردم (۹۷درصدشان) نمیتوانند خودشان را به زحمت بیندازند.
ناراحتکننده است؛ ولی واقعیت دارد…
یا جداشدن از گله و جلو افتادن از تمام کسانی که با آنها کار میکنید، با آنها رقابت میکنید، کنارشان زندگی میکنید، با آنها در تماسید و در خیابان میبینید؛ به این سادگیست؟ بله، به این سادگیست!
اگر اینقدر ساده است؛ چرا همه انجاماش نمیدهند؟
نویسنده در این کتاب، نشان میدهد که چگونه در چند ماه به چیزی برسید که بقیه در کل زندگی به آن میرسند. اگر انگیزه و شور فراوان برای دوباره طراحیکردن آیندهتان دارید، این برنامه برای شماست.
دارن هاردی می گوید: هر وقت از من درباره مهارت شماره یک برای رسیدن به موفقیت میپرسند، فوری جواب میدهم: توانایی برای مشخصکردن، پیگیریکردن و رسیدن به هدفهای بزرگ.
بخش اول: موفقیت و رشد شخصی اشخاص
همانطور که اشاره شد در کتاب ۸ اصل یا گام اساسی تعریف میشود که در ادامه به صورت خلاصه شده آنها را مرور میکنیم:
۱- قدم اول، تعیین هدف:
نوشتن اهداف روی کاغذ نتیجه ای ده برابر بهتر و بیشتر به ما میدهد. نوشتن در رسیدن به اهداف سرعت میبخشد و این امر را میتوان مهم ترین فایده ان دانست. این امر موجب میشود بعداز نوشتن تنها و تنها روی آنها تمرکز کنید و ذهن خود را از حواشی و موانع رسیدن به اهداف خود دور کنید. اما نکته مهم ان است که برای تحقق اهداف نباید از کار ایستاد، شرط اصلی تحقق نوشته ها دست به کار شدن است. اهداف باید کمّی، مشخص و شفاف باشند.
یک دلیل وجود دارد که چرا هدفگذاری برای اغلب مردم، خیلی جواب نمیدهد. رسیدن به هدف، فقط نوشتن لیست آرزوها نیست. مثل نوشتن لیست کریسمس نیست که امیدوار باشید وقتی فردایش از خواب بیدار میشوید، بابانوئل آنها را آورده باشد. اینطوری کار نمیکند. یک فرآیند تخصصی برای فهمیدن چیزی که واقعا میخواهید و چیزی که برایتان مهم است، وجود دارد؛ ولی علاوه بر آن، طراحی یک برنامه عملی هم احتیاج است تا شما را برای مدت زمان کافی، باانگیزه و مسوولیتپذیر نگه دارد تا به ثمر رسیدن رویاها و اهدافتان را ببینید.
حالا باید مشخص کنیم و مطمئن شویم اهدافی را که تصمیم گرفته این انجام دهیم در نتیجه ی سخت کوشی ما هستند. پس به پنج ویژگی مهم اهداف دقت کنید.
١) مشخص: یک هدف مشخص باید به خوبی تعریف شده باشد، چیزی کع برای بقیه هم قابل درک و فهم باشد.
مثلا: ٢٧ هزار دلار بدهی و٣٢ هزار دلار وام دانشجویی را تسویه میکنم.
٢) قابل اندازه گیری: اینجا جایی است که باید کمیت اهداف را بسنجیم؛ بنابراین باید دست آوردهای تان را در قیاس با این اهداف اندازه گیری کنید.
مثلا: می خواهم ١٠ کیلو وزن کم کنم. پس روزی ٣ کیلومتر می دوم.
٣)قابل دسترسی: برای رسیدن به هدف تان خودتان را به هیچ شانس غیرعادی بیرونی متکی نکنید و به آن دل نبندید.
۴) مرتبط: آیا اهدافی که در نظر گرفته اید با ارزش اصلی که مد نظرتان است، هم ترازند؟
۵)حساس به زمان: محدود کردن یک کار باعث ایجاد چالش در آن می شود و شما به صورت ذاتی نسبت به یک چالش واکنش نشان خواهید داد. پس اهداف تان را تنظیم کنید تا مشخص شوند ،قابل اندازه گیری شوند،قابل دسترس شوند، تا آنها به هم ربط داشته باشند، تا آنها نسبت به زمان حساس شوند.
۲- قدم دوم، مرور کردن:
این کار از تکرار اشتباهات جلوگیری میکند.
۳- قدم سوم، قدردان باشیم:
در این بخش اشاره میشود که باید روی داشته ها و نقاط قوت خود تمرکز کنیم. مثبت اندیشی نیز از نکات مهمی است که در این بخش به ان اشاره میشود.
هنگامی که شما هدفتان را انتخاب کردید، ممکن است در میانه راه بر روی کمبودها و یا چیزهایی که بدست نیاوردید، تمرکز کنید. این کار باعث میشود تا از هدف اصلی خود دور شوید. برای چیزهایی که متعلق به شماست شکرگذار باشید و بابت آنها از خدا تشکر کنید. این کار به مثبتاندیشی شما نیز تا حد زیادی کمک میکند.
۴- قدم چهارم، ارزیابی زندگی:
موفقیت واقعی در یک بعدی بودن نیست، لذا این بخش تاکید میکند که موفقیت در تمامی ابعاد زندگی تعریف میشود. این بخش طرح ریزی را در همه ابعاد زندگی پیشنهاد میکند و معتقد است باید این طرح را دایره وار ترسیم کنید تا به درستی بچرخد.
تنها موفقیت در عرصه کاری باعث موفقیت شما نمیشود و شما باید بتوانید در تمامی جنبهها نیز موفق باشید. موفقیت واقعی زمانی رخ میدهد که در بین دوستان و خانواده خود نیز موفق باشید. قبل از اینکه برای کسب و کار خودتان طرحریزی کنید، سعی کنید به طرحریزی زندگی خود بپردازید. فرد موفق فردی است که در تمامی حوزهها موفق باشد نه فردی که زندگی خود را رها کرده و تنها بر روی کسب و کار خود متمرکز شدهاست.
مهم نیست چه گذشتهای داشتهاید، شما آیندهای بینقص خواهید داشت.
انسانها منحصر به فردند. ما تنها گونهای هستیم که میتوانیم جریان زندگیمان را کاملا عوض کنیم. مورچهها نمیتوانند؛ سوسمارها و شیرها هم. اگر یک غاز بخواهد زمستان به جای غرب به جنوب پرواز کند، نمیتواند. حیوانات، کلا از طرف محرکهایی که در کد ژنتیکیشان نوشته شده است، کنترل میشوند. ولی ما فرق میکنیم. به عنوان یک انسان، اگر داستان زندگیتان را تا حالا دوست ندارید، میتوانید بیندازیدش دور و یکی، جدیدش را بنویسید.
از هر کسی که در زندگی به موفقیت بالایی رسیده بپرسید؛ همهشان یک نقطه عطف تاثیرگذار داشتهاند؛ وقتی یک تصمیم واضح و سفت و سخت گرفتهاند، از آن موقع به بعد، زندگیشان هیچوقت مثل قبل نبوده است. آنها یک خط نمادین روی ماسه کشیدهاند و عادتهای گذشتهشان را از دیدگاه جدید نسبت به خودشان و آن زندگی که میخواهند به سرانجام برسانند، جدا کردهاند. بعضیها این نقطهٔ عطف را در ۱۵ سالگی به وجود آوردهاند، بعضیها هم در ۵۰ سالگی؛ بعضیها این کار را چند بار در عمرشان کردهاند و بعضیها هم هیچوقت انجاماش ندادهاند.
چالش من برای شما این است؛ همین حالا نقطه عطفتان را بسازید.
امسال، این ماه، امروز، این لحظه؛ کاری که تا حالا انجام دادهاید، فقط بخش کوچکیست از چیزی که واقعا برایتان ممکن است. شما خیلی قدرتمندتر، تواناتر و بااستعدادتر از چیزی هستید که به خودتان اجازه دادهاید، باشید. تنها چیزی که از والاترین چشماندازتان به زندگی، جدایتان میکند، جرات است. جراتتان را جمع کنید تا اعلام کنید: امسال، نقطه عطف شماست.
یک تصمیم بگیرید. وقتی ساعت تحویل، سال بعد را نشان داد، میتوانید به این لحظه و این سال به عنوان نقطه عطف اساسیتان برای رسیدن به زندگی رویایی که از آن لذت میبرید، نگاه کنید.
۵- قدم پنجم، طراحی بزرگ:
در این بخش ۱۰ قانونی که برای طراحی نقشه اصلی مسیر موفقیت خود به آن نیازمندید معرفی میشود. از جمله آنها میتوان به نوشتن و به روز کاغذ اوردن افکار، تفکر خلاقانه، تعریف اهداف بزرگ، مثبت اندیش بودن، جنگیدن برای اهداف و رها کردن باورهای محدود کننده اشاره کرد.
هاردی در کتاب بهترین سال زندگی تو، بسیار زیاد بر روی این موضوع تاکید میکند و معتقد است تنها عاملی که تا حد زیادی به موفقیت شما کمک میکند، داشتن یک نقشه راه است. شما باید قدرت تفکر بالایی نیز داشته باشید. قدرت تفکر بالا به شما کمک میکند تا عکس العمل بسیار بهتری نسبت به برخی شرایط نشان دهید.
۶- قدم ششم، پارامتر جادویی که نتایج خارق العاده با خود به همراه دارد:
در واقع این پارامتر خود شمایید، از لحظهای که شما تغییر کنید هر چیزی که اطراف شماست تغییر میکند و بهتر میشود. نگرش، اعتمادبهنفس، فلسفه زندگی و شخصیت خود را ارتقاء دهید در نتیجه کل زندگی شما ارتقاء مییابد. برای ارتقاء شخصیت خود باید به ارتقاء شخصیت دیگران کمک کنید. میراث شما آن چیزی است که بعد از مرگ شما باقی میماند پس روابط شما با دیگران نقش مهمی دارد.
۷- قدم هفتم، نقشه کار:
انعطاف و داشتن برنامه و نقشه در سناریوهای مختلف در راستای استفاده از فرصت ها و تهدیدها از جمله مهم ترین موارد این بخش هستند. هر اطلاعاتی که راجع به نقشه و هدف خود دارید دستخوش تغییر است، آینده غیر قابل پیش بینی است و قطعاً تغییرات اجتناب ناپذیر است پس باید انعطاف داشت و نکته جالب اینکه هر تغییر با خودش فرصتی به همراه دارد، شاید فرصت زندگی شما چیزی باشد که اصلاً انتظارش را نداشته اید.
۸- قدم هشتم، اجرا:
آنچه از تمامی مراحل قبل مهم تر است و آن چه تمام نتایج مراحل قبل را به نتیجه نزدیک میکند، این مرحله است، عمل!
پس از اینکه اهداف و مسیرهای خود را مشخص کردید دیگر وقت را ازدست ندهید و ایدههایتان را اجرا کنید. برای اجرای هر کاری، یک نقشه داشته باشید. در سیستم مدیریت موفقیت، نقشه نداشتن غیرممکن است. برای اجرای کارهای خود یک نقشه ایجاد کنید. بهترین کار این است که سه هدف اصلی خود را لیست کنید، نیازهای اولیه که برای رسیدن به هدف لازم است را تکرار کنید و در آخر هفته نتیجه را بررسی کنید.
سیستم ثبت هفتگی یه نکته بسیار حائز اهمیت می باشد که در ادامه شرح داده خواهد شد:
سه هدف اصلی خود را لیست کنید، رفتارهای اصلی که برای رسیدن به هدف لازم است را تکرار کنید ( اهمیت استمرار)، برای تغییر بزرگ بعضی از رفتارها هم باید تغییر کند. در آخر هفته نتیجه را بررسی و سعی کنید آن را ارتقا دهید.
مرور : خودتان را با آنجایی که باید باشید، یعنی ایدهالتان، مقایسه کنید و عملکرد را ارزیابی نمایید. بررسی دستاوردهای طول هفته، ناکامیهای رخ داده و چارهاندیشی برای رفع نواقص هفته پیش.
ارتقاء : آنچه باعث مؤفقیت افراد است، استعداد یا مهارت نیست بلکه التزام به ارتقاء شخصیت است.
در ادامه دارن هاردی در کتاب بهترین سال زندگی تو به سه شرط اشاره میکند که هر کدام بر روی زندگی و اهداف ما تاثیرگذارند:
- محیط:
زندگی خود را براساس استانداردهایی که خود تعیین میکنید پیش ببرید، از هرچیزی که در محیط بر شما اثرگذار است و در انرژی شما را کم میکند از خود دور کنید.
- ورودی:
تاکید این بخش بر تفکرات مثبت است. ورودی ایی که به مغز خود میدهید تاثیر زیادی بر خروجیهای ان خواهد داشت.
- پیوند:
تاثیرپذیری از آدمهای که با آنها در ارتباط هستید غیرقابل انکار است. موفقیت و شکست ها را نیز میتوان به ارتباطات شما ارتباط داد. اطرافیان خود را بشناسید و انتخاب کنید که با توجه به این تاثیرپذیری بالا ارتباط خود را با آنها ادامه دهید یا قطه کنید.
بخش دوم: برنامه ریزی
در این بخش خواننده آموزههایی در زمینهُ برنامهریزی میبیند، اینکه قبل برنامهریزی، در زمان برنامهریزی و بعدازآن چهکارهای باید انجام دهد تا کارها و برنامهها بهخوبی پیش برود. ، آموزشی که میتواند تمام آموختههای اشتباه قبلی را از ذهنتان پاک کند و یک مسیر درست و سرراست برای شروع پیش رویتان بگذارد.
بخش سوم:
برای دورخیز کردن باید عقب عقب بروید و بعد یک پرش اساسی به جلو داشته باشید! در این قسمت کتاب با مطالعه هشت مرحله و انجام تمرینها، اول از همه وضعیت سالی که گذشت را بررسی میکنید تا ببینید چه حسی نسبت به خودتان دارید و تا این جای مسیر چقدر احساس موفقیت میکنید؟ در ادامه، نقاط ضعف و قوتتان را مشخص میکنید و بعد در آخرین مرحله، از بین تمام هدفهای کوچک و بزرگ، دست میگذارید روی سه هدف اصلی که میخواهید حتما در سال جدید به آنها دست پیدا کنید. در واقع این مرحله، مرحلهی دست به کار شدن است.
این بخش را با انجام تمریناتی مربوط به سال گذشته خواهید گذراند. در این بخش باید وضعیت سال گذشته خود را مشخص کنید و از نقاط قوت و ضعف خود، آگاه شوید و در پایان این بخش اهداف اصلی خود را پیدا کنید.
این بخش را میتوان مثل یک دورخیز و سپس پرش اساسی به جلو دانست.
بخش چهارم: سیستم مدیریت موفقیت شما
این بخش شامل برنامه ریزی برای اهداف جدیدی است که تعریف کرده اید. در این بخش، فرمهایی مناسب برای برنامه ریزی هفتگی، ماهیانه و فصلی طراحی شده که به شما کمک می کند برنامه ی منحصر به فرد خودتان را طراحی کنید. برنامه ای که دقیقا برای خود شما نوشته شده و کاملا کاربردی و قابل اجراست.
در واقع در این بخش برای اهداف اصلی خود که در بخش قبلی به آن رسیدهاید برنامهریزی خواهید کرد.
پیام اصلی نویسنده
دارن هاردی که چند کتاب دیگر در زمینه موفقیت نوشته است، درباره این کتاب معتقد است که، در این کتاب میتواند مسیری از موفقیت را نشان دهد که عموم مردم طی یک عمر به آن میرسند، البته پیش زمینه لازم را شور و انگیزه خواننده میداند. او مهارت مهم توانایی مشخص کردن، پیگیری و رسیدن را سه گام مهم رسیدن به موفقیت تعریف میکند. دارن هاردی درکتاب معتقد است، اگر خواندن این کتاب را شروع کنید، زندگی برایتان هرگز همانند قبل نخواهد بود. نکته مهمی که هم در کتاب به آن سفارش شده و هم خود کتاب به آن عمل کرده، نوشتن و ثبت کردن اهداف به صورت مشخص است، تا جایی که خود کتاب هم در پایان هر فصل تمارینی را در این رابطه تعریف کرده است. دارن هاردی در بخشی از کتاب میگوید به خواننده کمک میکند تا جواب سوالات خود را پیدا کند، سوالاتی از قبیل:
مقصود اصلیتان در زندگی چیست؟
چه چیزهایی به شما انگیزه میدهند و راهتان می اندازند؟
چه چیزی کمک میکند تا شور و اشتیاقتان آنقدر دوام بیاورد تا به عجیب ترین و دست نیافتنی ترین اهدافتان برسید؟
آیا تمام رویاهای بزرگ کودکی تان یادتان میآید؟ رؤیاهایی که برای رسیدن به آن ها نمیتوانستید صبر کنید تا بزرگ شوید؟
سایر آثار دارن هاردی:
این صفحه را با دوستانتان به اشتراک بگذارید:
اشتراک گذاری در تلگرام (کلیک کنید)
اشتراک گذاری در واتس آپ (کلیک کنید)