معرفی و خلاصه کتاب

معرفی و خلاصه کتاب قدرت فکر از هنری ژوزف مورفی

شبنم مرزبان 29 , آبان , 1401 معرفی و خلاصه کتاب ارسال دیدگاه

معرفی کتاب قدرت فکر

(The Power of Thought)

نوشته هنری ژوزف مورفی

خلاصه و معرفی از: آزاده جوانبخت

معرفی هنری ژوزف مورفی

ژوزف مورفی (Joseph Murphy) روانشناس و نویسنده ایتالیایی ایرلندی الاصل بود. او در ۲۰ مه ۱۸۹۸ در ایرلند متولد شد و به مدت پنجاه سال نویسندگی و تدریس و مشاوره و سخنرانی برای هزاران نفر در سراسر جهان کرد، و تحصیلات عالی خود را در زادگاهش ایرلند و انگلستان به پایان رساند و دکترای علوم مختلف از قبیل الهیات و شیمی و فیزیک و غیره دریافت کرد.

وی بعد از سال ها پژوهش و تحقیق و مطالعه ادیان بزرگ جهان به این نتیجه رسید که انرژی و قدرت لایتناهی وجود دارد که می‌تواند زندگی انسان ها را متحول سازد.

مورفی به مدت نیم قرن مردم دنیا را به آرامش و مهربانی و صلح و صفا فراخواند و حاصل تجربیات و آموخته‌های خود را به شکل کتاب و سخنرانی در دسترس عموم مردم قرار داد. از جانب مردم و دوستداران روانشناسی و موفقیت استقبال بی نظیری شد.

در کلیسای علوم الهی در لس آنجلس به مدت ۲۸ سال به سخنرانی پرداخت، حدود ۱۳۰۰ الی ۱۵۰۰ نفر در سخنرانی‌هایش هر یکشنبه حضور می‌یافتند.

او روزانه به سخنرانی در برنامه‌های رادیویی پرداخت و محبوبیت فراوانی کسب کرد. او در سال ۱۹۷۶ به لاگونا هیلز، کالیفرنیا نقل مکان کرد، در آنجا به سخنرانی هایش در هر روز یکشنبه او ادامه داد.

ژوزف مورفی در ۱۶ دسامبر ۱۹۸۱ درگذشت.

مترجمین کتاب قدرت فکر

این کتاب توسط آقایان هوشیار رزم آزما و مهرداد مهرین ترجمه شده است.

درباره کتاب قدرت فکر

از خصوصیات اصلی انسان، توانایی فوق العاده‌ی او در قدرت فکر کردن است. به ‌خصوص توانایی او در تفکر درباره‌ی نحوه‌ی فکر کردن خود، شاید از بی‌نظیرترین و انسانی‌ترین ویژگی‌های اوست.

همان‌طور که انسان با افکار و اندیشه‌های خیالی و غیرمنطقی، مایه‌ی اضطراب و نگرانی خود را فراهم می‌کند. از طریق تفکر صحیح و منطقی نیز می‌تواند خود را از شر ناراحتی‌های خویش، رها کند.

با تفکر انسان می‌تواند برای خود دعا کرده و یا آنکه برای خود نفرین خریداری کند. با کمک قدرت فکر انسان می‌تواند موفقیت و یا شکست، سلامتی و یا بیماری، شادمانی و یا بدبختی، فقر و یا دولتمندی را وارد زندگی خود کند.

تمامی این حالات در ذهن او بوده و ویژگی افکار او بشمار می‌رود. تمامی مشکلات نظیر ناهماهنگی، کمبود، بیماری و یا غم که در زندگی شما و یا من وجود دارد نتیجه افکار ناهماهنگ ما است.

قدرت فکر اثری از ژوزف مورفی، گنجی در درون شما نهفته است. بسیاری از افراد از این گنج خبر ندارند . گنجی که ثروت بی پایان است و دور انسان را احاطه کرده است. در درون انسان یک معدن طلاست و هر چه را که بخواهید می توانید از درون این معدن بیرون بیاورید. مانند یک قوه مغناطیستی که می تواند یک وزنه سنگین تر از خودمان بردارد. به همین نحو 2 نوع انسان وجود دارد.

انسان مغناطیس دار: که سرشار از ایمان و اعتماد به نفس است.

و انسان دیگر که قوه مغناطیس خود را از دست داده است و سرشار از ترس و تردید، نگرانی و ناامیدی است که وقتی برای چنین انسانی فرصت هایی پیش می آید او با شکست به آن می نگرد و چنین انسانی پیشرفت نخواهد کرد. و شما باید بکوشید که یک انسان مغناطیس دار باشید و به راز بزرگ کلید اعصار دست یابید.

این راز همان نیروی اعجاز انگیز در ضمیر باطن شماست و در آخرین جایی که مردم ممکن است در جستجویش باشند. در ژرفای ضمیر شما خود بی پایانی – قدرت بی انتها و مجموعه لایتناهی و بی پایانی از چیزهایی که برای رشد و اظهار وجود لازم است وجود دارد. هوش سرشار که در ذهن شماست و آنچه را که بخواهید این ذهن در اختیارتان می گذارد.

فصل های کتاب به شرح ذیل است:

گنجینه ضمیر

چگونگی فعالیت نفسانیات

نیروی شگرف تلقین

خود تلقینی چیست؟

جنبه های مثبت و منفی تلقین

قدرت لایزال شعور باطن

روان درمانی در گذشته و حال

مفهوم ایمان ذهنی

تکنیک‌های علمی روان درمانی

دستیابی به امیدها و آرزوها

تفاوت بین اراده و تخیل

آیا پولدار شدن هدف زندگی است؟

جایگاه انسان در زندگی

چه کنیم تا دچار فقر معنوی و مادی نشویم

شگرد مردان موفق

بهره گیری دانشمندان از ضمیر باطن

حل مشکلات خانوادگی و یافتن همسر دلخواه

طلوع عقل و فرزانگی در پیری

پیری واقعیتی غم انگیز

زندگی پس از مرگ

روح هرگز پیرنمی شود

محاسن موی سفید و گنجینه تجارب

نابود کردن موانع روانی

غلبه بر ترس‌های بی دلیل و راز جوان و شاداب ماندن.

دوره لایف کوچینگ (مربی زندگی) تضمین رشد و پیشرفت همه جا شما! (کلیک کنید)

با خواندن این کتاب چه چیزهایی را یاد می‌گیریم؟

شما با مطالعه این کتاب متوجه می شوید که لحن و کلمات به کار رفته در آن مانند مکالمات روزمره خودتان است. من به شما توصیه می کنم که حتما مطالب این کتاب را بخوانید و تکنیک های مطرح شده در آن را در زندگی تان به کار ببرید. این کتاب روش علمی برای استفاده از نیروی بی پایانی را که در درونتان قرار دارد به شما می آموزد، به کمک آن بتوانید به هر چیزی که واقعا در زندگی تان می خواهید دست پیدا کنید.

فصل اول: گنجینه ای که درون شماست

ثروت های بی پایان در اختیارتان خواهد بود، به شرطی که چشم های ذهنتان را باز کنید و گنجینه ای را که درون شما است ببینید. درون شما یک معدن طلا وجود دارد که می توانید از طریق آن به هر چیزی که در زندگی می خواهید دست پیدا کنید و زندگی باشکوه، شاد و سرشار از فراوانی برای خودتان و عزیزانتان خلق کنید.

بسیاری از افراد از وجود این گنجینه هوش بی پایان و عشق نامحدود در درونشان خبر ندارند. اما اگر شما از این گنجینه درونی تان استفاده کنید می توانید به هر چیزی که می خواهید برسید.

اگر شما یاد بگیرید که با نیروی شگفت انگیز که در ضمیر ناخودآگاهتان نهفته است ارتباط برقرار کنید و آن را رها کنید می توانید به قدرت، ثروت، سلامتی، شادی و لذت بیشتری در زندگی تان دست پیدا کنید.

نیازی نیست این قدرت را کسب کنید. این قدرت همین الان هم در وجود شما هست. اما شما باید یاد بگیرید که از آن چطور استفاده کنید تا بتوانید آن را در تمام جنبه های زندگی تان به کار بگیرید. هوش نامحدودی که در ضمیر ناخودآگاه شما نهفته است می تواند هر چیزی را که در هر لحظه نیاز به دانستنش دارید برایتان آشکار کند به شرطی که شما با ذهنی باز پذیرای آن باشید.

این حق شماست که این دنیای درونی افکار، احساسات، قدرت و این قلمروی نور، عشق و زیبایی را که درونتان وجود دارد کشف کنید. اگر چه نمی توانید آن را با چشم ببینید اما نیروهای آن بی نهایت قدرتمند هستند.

من بارها دیده ام که قدرت ضمیر ناخودآگاه افراد آن ها را از موقعیت های دشواری که در آن قرار داشته اند خارج کرده است و به آن ها این انرژی و توان را داده است تا بار دیگر شادی، سلامتی و خوشبختی را در زندگی شان تجربه کنند.

شما باید بدانید که باور چیست و چگونه عمل می کند. قانونی که بر ذهن شما حکم فرما است قانون باور است. این یعنی باور داشتن به شیوه عملکرد ذهنتان و باور داشتن به خود. باور ذهن شما همان فکری است که در ذهن شما است نه چیزی بیشتر.

تمام تجربیات، اتفاقات شرایط و اعمال شما چیزی نیستند جز واکنش ضمیر ناخودآگاهتان به افکاری که در سر دارید. به یاد داشته باشید شما باید ذهنتان را باور داشته باشید چون همین ذهن شماست که واقعیت شما را می سازد.

ذهن هوشیار و ضمیر ناخودآگاه

برای این که بهتر با ساز و کار ذهنتان آشنا شوید، آن را به صورت یک باغ در نظر بگیرید. شما باغبان هستید و در تمام طول روز براساس عادت های فکرتان دانه ها (افکار) را در ضمیر ناخودآگاهتان می کارید هر آنچه را که در ضمیر ناخودآگاه خود بکارید در دنیای بیرونی برداشت می کنید.

از همین حالا شروع کنید و افکار مربوط به آرامش، شادی، کارهای درست، نیت خوب و ثروت را در ضمیر ناخودآگاهتان بکارید.

به اطرافتان نگاه کنید تا متوجه شوید که بیشتر افراد در دنیای بیرونی شان زندگی می کنند، اما انسان های روشنفکرتر، به شدت به دنیای درونی خود اهمیت می دهند. به یاد داشته باشید این دنیای درونی شما، یا اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم افکار، احساسات و تصاویر ذهنی شما است که دنیای بیرونی شما را شکل می دهد.

بنابراین هر چیزی که در دنیای بیرونی خود مشاهده می کنید، خوب یا بد دنیای درونی شما است و آگاهانه یا ناآگاهانه توسط افکار و اندیشه های شما ایجاد شده است.

هنگامی که شما مرتب به دیگران می گویید که “من از عهده مخارجش برنمی آیم” ضمیر ناخودآگاهتان هم حرف شما را باور می کند و اطمینان حاصل می کند که شما نتوانید چیزی را که دوست دارید بخرید.

تا زمانی که شما به خودتان و دیگران می گویید که “من از عهده مخارج خرید یک ماشین جدید، سفربه اروپا، خرید منزل و یا خرید یک شال ابریشمی برنمی آیم” می توانید مطمئن باشید که ضمیر ناخودآگاهتان از دستورات شما پیروی می کند و شما در زندگی تان کمبود تمام آن چیزها را تجربه می کنید.

ممکن است یک نفر بگوید من اگر قهوه بخورم شب خوابم نمی برد و هر زمان که قهوه می خورد ضمیر ناخودآگاهش به او سقلمه می زند و می گوید رئیس می خواهد که تو امشب بیدار بمانی.

ضمیر ناخودآگاه شما بیست و چهار ساعته فعال است و میوه عادات فکری تان را در دامانتان می ریزد.

فصل دوم: ذهن شما چطور کار می کند

شما باید یاد بگیرید که چطور از ذهنتان استفاده کنید. ذهن شما دو سطح مختلف دارد.

سطح هشیار یا منطقی و سطح ناخودآگاه یا غیر منطقی.

شما با ذهن هشیارتان فکر می کنید و هر چیزی را که زیاد به آن فکر کنید به ضمیر ناخودآگاه شما انتقال می یابد.

ضمیر ناخودآگاه شما با توجه به ماهیت آن فکرها به دنیای بیرونی شما شکل می دهد. ضمیر ناخودآگاه شما جایگاه احساسات شما است.

در واقع آن قسمتی از ذهن است که قدرت آفرینندگی دارد. اگر شما به چیزهای خوب فکر کنید، خوبی ها به سمت شما کشیده می شوند و اگر به افکار منفی فکر کنید، بدی ها به سوی شما می آیند. این نحوه عملکرد ذهن شماست.

اگر شما آگاهانه فرض کنید که چیزی حقیقت دارد، حتی اگر آن چیز در عمل واقعیت نداشته باشد، ضمیر ناخودآگاهتان آن را به صورت یک واقعیت می پذیرد و با قدرت بی پایانی که دارد، آن را به واقعیت تبدیل می کند. چرا که شما آگاهانه باور کرده بودید که آن چیز حقیقت دارد.

تمام اتفاقاتی که برای شما رخ می دهند نتیجه ی افکاری هستند که ضمیر ناخودآگاهتان آن ها را به عنوان واقعیت قبول کرده است.

اگر در حال حاضر افکاری که در ضمیر ناخودآگاه شما ثبت شده اند، افکاری منفی و غلط هستند، از طریق تکرار افکار سازنده و هماهنگ به صورت منظم، می توانید مطمئن شوید که ضمیر ناخودآگاهتان این افکار مثبت را به عنوان واقعیت بپذیرد و آن ها را جایگزین افکار غلط قبلی کند. از این طریق شما می توانید زندگی خود را متحول کنید و یک زندگی سالم و زیبا برای خودتان ایجاد کنید.

فراموش نکنید که ضمیر ناخودآگاه سرمنشا عادت های ما است و همین عادات هستند که به زندگی ما شکل می دهند .

به یاد داشته باشید که ضمیر ناخودآگاهتان نمی تواند فرق بین شوخی یا حرفی جدی را تشخیص دهد و هر چیزی را که به آن بگویید قبول می کند.

چگونه خودالقایی ترس را از بین می برد

تعریف خودالقایی: خودالقایی به معنی تلقین کردن فکری صریح و مشخص به خود است.

از خودالقایی می توان برای از بین بردن ترس های گوناگون و سایر افکار منفی استفاده کرد. از یک خواننده جوان برای انجام یک آزمون خوانندگی دعوت شده بود او بی صبرانه در انتظار این ملاقات بود اما در سه آزمون قبلی بخاطر ترس از شکست اجرای بسیار بدی را از خود به نمایش گذاشته بود.

این بانوی جوان صدای خیلی زیبایی داشت اما دائما با خودش تکرار کرده بود وقتی که زمان آواز خواندن من برسد ممکن است که آن ها از من خوششان نیاید. من تلاشم را می کنم اما خیلی می ترسم و نگرانم.

ضمیر ناخودآگاهش این تلقین های منفی را می پذیرفت در نتیجه نسبت به آن ها واکنش نشان می داد و ترس او را به واقعیت مبدل می کرد.

علت این شکست ها، تلقین داوطلبانه افکار منفی توسط آن خانم به ضمیر ناخودآگاهش بود و ترس های پنهانی او خودشان را به صورت یک اجرای افتضاح نشان می دادند. اما آن خواننده جوان توانست با استفاده از این تکنیک بر ترسش غلبه کند. او روزی سه مرتبه در اتاقی که هیچ کس دیگری در آن نبود بر روی صندلی راحتی می نشست بدنش را ریلکس می کرد و چشمانش را می بست تا آنجا که می توانست ذهن و بدنش را آرام می کرد.

زیرا سکون و آرامش جسم باعث می شود که ذهن بهتر و راحت تر تلقین را بپذیرد.

او از طریق تکرار این جمله با خودش با احساس ترسی که داشت مقابله می کرد:

“من به زیبایی آواز می خوانم. من آمادگی این کار را دارم و با اعتماد به نفس و در نهایت آرامش می توانم در مقابل داوران آواز بخوانم”

او درحالی که روی صندلی راحتی می نشست این جمله را به آرامی و با احساس و در هر مرتبه پنج تا ده بار با خودش تکرار می کرد.

او هر روز سه مرتبه این کار را انجام می داد که یک مرتبه آن درست قبل از رفتن به خواب بود. با گذشته یک هفته او آمادگی لازم را کسب کرده بود و اعتماد به نفسش به طرز چشمگیری افزایش یافته بود. در نتیجه هنگامی که زمان آزمون فرا رسید توانست که یک اجرای بی نظیر و فوق العاده از خودش به نمایش بگذارد.

هنگامی که شما در ذهن هشیارتان مانع تراشی می کنید، در واقع دارید خرد و هوشمندی ضمیر ناخودآگاهتان را انکار می کنید. شما به ضمیر ناخودآگاهتان می گویید که نمی تواند مشکلاتتان را حل کند. این باعث می شود که شما از نظر ذهنی و روانی آشفته شوید و بیماری های مختلف و ناراحتی های عصبی به سراغتان بیایند.

برای این که بتوانید خواسته هایتان را به واقعیت تبدیل کنید و بر ناامیدی خود غلبه نمایید، روزی چند مرتبه با لحنی محکم و قاطع به خودتان بگویید که هوشمندی بی پایانی که این خواسته را در من ایجاد کرده است خودش هم مرا راهنمایی می کند و راه رسیدن به آن را برایم آشکار می سازد.

من می دانم که خردمندی عمیق تر ضمیر ناخودآگاهم اکنون در حال پاسخ دادن به من است و هر چیزی را که در درونم احساس کنم و بخواهم در دنیای بیرونی آن متجلی می کند و همواره بین دنیای درونی و بیرونی من یک تعادل و موازنه برقرار خواهد بود.

فصل سوم: نیروی معجزه گر ضمیر ناخودآگاه شما

ضمیر ناخودآگاهتان سرچشمه آرمان ها، آرزوها، خواسته های خیرخواهانه شماست. از طریق قدرت ضمیر ناخودآگاه بود که شکسپیر توانست حقایق عظیمی را که بر عموم مردم در روزگار خودش پوشیده بود برای آن ها فاش کند.

بدون شک این قدرت ضمیر ناخودآگاه فیدیاس، مجسمه ساز یونانی بود که آن همه نظم، زیبایی، تقارن و تناسب را در مجسمه های سنگی و برنزی به نمایش در می آورد.

رافائل، هنرمند ایتالیایی، به کمک قدرت ضمیر ناخودآگاهش بود که توانست تابلوی مدونا را نقاشی کند و لودویگ بتهوون از طریق قدرت ضمیر ناخودآگاهش توانست که آن سمفونی های بی نظیر را خلق کند.

هر فکر، باور، عقیده، نظریه و یا اصلی را که در ضمیر ناخودآگاهتان حک کنید، نتیجه آن را در موقعیت ها، شرایط و رویدادهای زندگی تان مشاهده خواهید کرد.

چیزی را که در درونتان می نویسید در دنیای بیرونی تجربه خواهید کرد. شما دائما در حال نوشتن در کتاب زندگی تان هستید و هر چیزی را که در آن بنویسید، تجربه می کنید. فیلسوف و نویسنده آمریکایی رالف والدو امرسون می گوید: انسان همان چیزی است که در تمام مدت به آن فکر می کند. بنابراین شما باید ایده های درست و افکار سازنده را وارد ضمیر ناخودآگاهتان کنید.

تقویم انگیزشی، تقویمی که زندگیت رو متحول میکنه… (کلیک کنید)

پیام اصلی هنری ژوزف مورفی

به خاطر داشته باشید که این دنیای درون یعنی افکار و احساسات و تصورات شماست که دنیای خارج شما را به وجود می آورد. لذا یگانه قدرت خلاق آنچه که در جهان متجلی می بینید، به طور آگاهانه و یا ناخودآگاهانه از دنیای درون شما میانه می گیرد.

آگاهی داشتن از عکس العمل متقابل خودآگاهی و ناخودآگاهی شما را قادر خواهد ساخت که سراسر زندگی خود را تغییر بدهید.

برای این که شرایط خارجی عوض شود شما باید ابتدا علت را تغییر دهید. شما باید برای برطرف کردن ناهماهنگی و آشفتگی و کمبود و محدودیت، علت را برطرف کنید. علت هم عبارت از همان طریقی است که به کمک آن از خودآگاهی خود استفاده می نمایید. به عبارت دیگر طریقه ای است که در ذهن خود امور را مطابق با آن فکر و مجسم می کنید.

مطالعه این کتاب به کلیه دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت و جویندگان حقیقت زندگی و رشد و ترقی و کمال توصیه می شود.