معرفی و خلاصه کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد از هنریت کلاوسر
(Write It Down, Make It Happen)
خلاصه و معرفی از: آزاده جوانبخت
معرفی دکتر هنریت کلاوسر
خانم دکتر هنریت کلاوسر (henriette anne klauser)، نویسنده و سخنران آمریکایی است. او مدیر موسسه ی Writing Resources است که در حوزه ی مشاوره فعالیت می کند. کلاوسر علاوه بر نوشتن کتاب هایی پرفروش در زمینه ی خودپروری، سخنران پرکار، برگزارکننده ی کارگاه های خودپروری و نویسنده ای مستقل است.
مترجمین کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد، تا کنون توسط مترجمین زیر ترجمه و به چاپ رسیده است.
مترجم | ناشر |
دکتر مهدی نکوئی | نگاه نوین |
جهان قطب شاهی/ ندا رشیدی | کتیبه پارسی |
زهرا بختیاری | نسیم قلم |
گلناز سهرابیبا | ندای معاصر |
مجید امینی | تیموری |
جهانپور ملکی الموتی | آندیا گستر |
نیره ناطقی/ سیده سحر موسوی | ژینو |
کینا دهباشی | آتوسا |
عفت عالی مراد خرم آباد | طاهریان |
درباره کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد
تعیین هدف ،تمرکز روی نتیجه ی کار، واضح بودن درباره ی آنچه که در زندگی می خواهید می تواند رویاهایتان را به حقیقت پیوندزند. اصل کلیدی دیگری نیز وجود دارد که قابل توجه است و به طور مشترک در هریک از کتاب های ماندگار وجود دارد. اولین گام در همه ی آن ها نوشتن هدفتان است.
برخی از مردم دفتر وقایع روزانه دارند برخی اندیشه های خود را روی دستمال، پشت پاکت یا ورق های پاره شده از یک دفترچه یا هر تکه کاغذی در دم دست خود می نویسند در مورد نوع کاغذ مورد استفاده برای نوشتن خود را اذیت نکنید یا در مورد این که دفترچه یا کاغذ باطله باشد نگران نباشید هرنوع کاغذی خط دار یا بی خط با کیفیت یا بی کیفیت در دفترچه یا خارج از آن و هر نوع خودکار یا مدادی با هررنگ جوهری می تواند برای این کار استفاده شود تنها قانون این است که تاریخ هر آنچه را که می نویسید ثبت کنید.
کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد در دوازده فصل نوشته شده است که در هر فصل نویسنده ماجرای فرد یا افرادی را بررسی می کند که از طریق نوشتن به خواسته ها و آرزو های خود رسیده اند. برای هر فردی این نوشتن و مکتوب کردن به طریقی جواب داده است.
سر فصل های کتاب عبارتند از:
- بنویس تا اتفاق بیفتد
- فصل دوم: بدانید که چه می خواهید: تعیین اهداف
- فصل سوم گرد آوری ایده ها: صندوق پیشنهادات برای مغز
- فصل چهارم : برای دریافت آماده شوید
- فصل پنجم: ترس ها و احساسات را مورد توجه قرار دهید
- فصل ششم: رسیدن به آزادی :کامل نوشتن و نتیجه گرفتن
- فصل هفتم آسان گرفتن: فهرست کردن
- فصل هشتم: تمرکز روی نتیجه زندگی
- فصل نهم: محیطتان را تغییر دهید: برای نوشتن به کنار آب بروید
- فصل دهم زندگی روزانه تان را بنویسید
- فصل یازدهم متعهد شوید
- فصل دوازدهم جمع کردن اهداف بالا بردن موانع
ایده کلی این کتاب بسیار ساده است و در همان ابتدای کتاب می توانید متوجه آن شوید. و آن هم این است که اگر خواسته ای دارید، آن را بنویسید تا شاهد رخ دادنش باشید. در تمامی کتاب نویسنده سعی کرده است این موضوع را شفاف تر بیان کند و اهمیت آن را نشان دهد.
هنریت، در معرفیِ “بنویس تا اتفاق بیفتد” میگوید: “زندگی روایتی است که شما در نوشتنِ آن، دست دارید.”
با خواندن این کتاب چه چیزهایی را یاد میگیریم؟
دکتر هنریت کلاوسر در کتاب بنویس تا اتفاق بیافتد شرح می دهد که گام نخست در راه رسیدن به اهداف، نوشتن آنهاست. نوشتن حتی کمک می کند تا بفهمید که دقیقاً چه می خواهید. در این کتاب، با داستان هایی از آدم های عادی آشنا می شوید که بعد از آوردن آرزوهای خود به روی کاغذ، شاهد معجزه هایی کوچک و بزرگ در زندگی خود بوده اند.
توصیه های واقع بینانه و تمرین های آسان خانم کلاوسر مسلماً قوه خلاقه شما را فعال می کند و چیزی نمی گذرد که متوجه می شوید با نوشتن آرزوها، پرواز خود را به سوی موفقیت آغاز کرده اید.
کتاب بنویس تا اتفاق بیافتد می گوید: « اگر بدانی چه می خواهی، می توانی به آن برسی.» این که تعیین هدف، تمرکز روی نتیجه ی کار و داشتن تصویری روشن از آنچه در زندگی به دنبالش هستید می تواند باعث تحقق رویاهای شما شود.
عنصر کلیدی در تمام کتاب های موفقیت این است که هدف خود را بنویسید.
نگران نوع کاغذ یا خودکاری که می نویسید نباشید. تنها قانون این است که هر بار چیزی را می نویسید زیر آن تاریخ نوشتن و رسیدن به آن را بنویسید. هر کسی می تواند این کار را انجام دهد و هیچ روش درست و غلطی برای این کار وجود ندارد، زیرا هرکسی آن را به شیوه خودش انجام می دهد و باز هم مؤثر واقع می شود. زندگی روایتی است که شما هم دستی در نوشتن آن دارید.
ما بیش از حد نگران ظواهر امور هستیم اما چیزی که اهمیت دارد ایمان است، ایمان به این که (خیراست). افکار ما مانند درخت آرزوها ست. هر چه فکر کنیم همان می شود. هر عملی که انجام می دهیم جهان بازتاب آن را به ما بر می گرداند و بالاترین عملی که از ما سرمی زند (اندیشه وتفکّر) است. هر اندیشه ای که داشته باشیم، جهان انعکاس آن را در قالب حوادث و اتفاقات به ما برمی گرداند. راه درست یا غلطی برای انجام آن وجود ندارد. زندگی فی نفسه نه رنج و نه مصیبت است و نه شادی. و بهجت زندگی یک بوم سفید نقاشی است و انسان باید بسیار هنرمندانه با آن برخورد نماید.
فصل اول: بنویس تا اتفاق بیفتد
بدون هیچ گرفتاری لیستی از اهداف خود درست کنید. به یک کافی شاپ بروید و یک قهوه سفارش دهید یا یک قوری چای نعناع در خانه دم کنید و شروع به نوشتن کنید سریع بنویسید روی صفحات درنگ نکنید اگر دریافتید که هدفتان بعید و بزرگ است درهر صورت آن را بنویسید و یک ستاره در کنار آن بکشید از زیاد خواستن نترسید.
آن هدف هایی که امکان عملی شدن ندارند را هم بنویسید به نوشتن ادامه دهید از دورن قلبتان بنویسید و هر چقدر که می خواهید لیست آرزو هایتان را طولانی کنید.
لو هولتس مربی مشهور فوتبال این کار را در سال ۱۹۶۶ انجام داد او زمانی که پشت میز ناهار خوریش نشست و صدو هفت هدف غیر ممکن را نوشت بیست و هشت سال داشت او تازه از کارش بیکار شده بود
پولی در بانک نداشت و همسرش بت فرزند سومش را هشت ماهه باردار بود خیلی دلسرد بود تا این که بت به او نسخه ای از کتاب جادوی فکر بزرگ اثر دیوید جی شو آرتز را داد تا به حفظ روحیه اش کمک کند.هولتز می گوید تا آن موقع کاملا بی انگیزه بود مردم بسیاری که من هم یکی از آن ها بودم وجود دارند که در طول زندگی شان کار بسیاری نمی کنند این کتاب می گفت شما باید تمام اهدافی که می خواهید قبل از مرگتان به آن ها دست یابید را بنویسید.
اهدافی که او در پاسخ به این چالش نوشت هم شخصی و هم حرفه ای بودند اکثر آن ها برای مرد بیست و هشت ساله ی بیکار غیر ممکن به نظر می رسید لیست آرزو های او شامل خوردن شام در کاخ سفید ،حضور در برنامه ی تلویزیونی تونایت شو، ملاقات با پاپ، سرمربی شدن در تیم نوتردام، برنده ی مسابقات ملی شدن، فرود آمدن روی یک ناو هواپیما بر و پرش از هواپیما می شدند.
اگر شما وب سایت لو هولتس را بررسی کنید همراه این لیست شما به عکس هایی بر می خورید. عکس های هولتز با پاپ، با رییس جمهور رونالدریگان در کاخ سفید و عکس های خندیدن او با جانی کارسون علاوه بر این او احساسی که به هنگام پرش از هواپیما را داشت شرح داده است لو هولتس از صدو هفت هدف در لیستش از سال ۱۹۶۶ به هشتاد و یک مورد از آن دست یافته بود پس به خود اجازه ی رویا پردازی بدهید.
فصل دوم: بدانید که چه می خواهید: تعیین اهداف
وقتی که می گوییم بنویسید چه چیزی را باید بنویسیم؟ هنگامی که برای این سوال پاسخی ندارید هنگامی که نمی دانید اهدافتان چه هستند می توانید از نوشتن استفاده کنید تا شما را به سمت مسیری درست متوجه سازد. اگر نمی دانید که چه می خواهید شروع به نوشتن کنید نوشتن معنای خاصی به خود می دهد .ضمیر ناخودآگاه به روش های بسیاری با ما صحبت می کند.
چطور نمی دانید که چه می خواهید؟
چطور نمی دانید که اهدافتان چه هستند؟
چطور روی دریاچه ی ایده هایتان تمرکز ندارید و نمی دانید کدام یک مهم است؟
اگر حتی نمی دانید که چه می خواهید اجازه دهید نوشتن راهی که باید دنبال کنید را به شما نشان دهد نوشتن صبح زود راه عالی برای شکل دادن به خواسته ها و آرزوهایتان است.
سه سوال درباره ی زندگیتان طرح کنید آن ها را بنویسید ، تا کنید و به طور تصادفی در پاکت های شماره دار قرار دهید بعد از چند روز یا چند هفته تفکر کنید و سپس داستان سریعی را درباره ی هر آنچه که به چشمتان می خورد یا به ذهنتان می رسد بنویسید بعد از اینکه داستان را نوشتید یکی از پاکت ها را باز کنید و ببینید به کدام سوال پاسخ داده اید
به واسطه ی نوشتن ضمیر ناخودآگاهتان به شما این امکان را می دهد که بدانید چه می خواهید نوشتن با شما صحبت می کند گاهی به روشی غیر مستقیم سرنخ هایی به ما می دهد بزرگ فکر کنید از تماس الهی در زندگیتان نترسید.
نلسون ماندلا درسخنرانی افتتاحیه اش می گوید :
چرا نباید انسان بزرگی شوید؟
فصل سوم گرد آوری ایده ها: صندوق پیشنهادات برای مغز
هنگامی که نوشتن اهدافتان را شروع می کنید مغزتان انواع موضوعات جدید را ارسال خواهد کرد از جمله: ایده های نو آورانه و انرژی زا برای برنامه ریزی و گسترش آرزوها این خبر خوبی است اما خبر بد این است اگر شما آن ها را ضبط و مرور نکنید بهترین برنامه ها و ایده ها را فراموش خواهید کرد
سیلی از بینش ها و ایده ها سریعا می آیند و می روند .یک دفترچه ی کوچک بخرید و باخود به همراه داشته باشید تا ایده هایتان را فورا چنان چه به ذهنتان خطور می کنند جمع بندی کنید و بنویسید.
فصل چهارم: برای دریافت آماده شوید
ناپلئون هیل می گوید: بین آرزوی چیزی را داشتن و آماده ی دریافت آن بودن تفاوت وجود دارد
چگونه تفاوت آن ها را تشخیص می دهید؟
چگونه می فهمید که چه زمانی آماده هستید؟
یا اگر آماده نیستید چگونه متوجه می شوید که چقدر طول می کشد تا به آن مرحله برسید؟
به قول ناپلئون هیل:
هیچ کس آمادگی چیزی را ندارد مگر اینکه باور کند که به آن دست می یابد کل ذهن باید ایمان باشد نه امید و آرزو
نوشتن شرح کاملی از آنچه که می خواهید روشی است که می گوید شما معتقدید که آنچه می خواهید دست یافتنی است و شما برای دریافت آن آماده اید هرچه بتوانید دقیق تر بنویسید آمادگی بیشتری کسب می کنید با نوشتن تجسم از جزییاتی که دوست دارید نه تنها می توانید هدفتان رابه تصویر بکشید بلکه نوع زندگی روزانه تان را به هنگام تحقق این هدف بنویسید.
هنگامی که کارها آن قدر که شما می خواهید سریع رخ نمی دهند به واسطه ی نوشته تان از خودتان بپرسید چه چیز دیگری را باید یاد بگیرم درس مورد نظر برایم چیست؟
انتظار چه درسی رابه من می دهد؟
بگذارید خودکارتان سوالاتتان را پاسخ دهد.
فصل پنجم: ترس ها و احساسات را مورد توجه قرار دهید
هنگامی که اهدافتان را می نویسید ترستان از اینکه چرا عملی نمی شوند یا حتی عواقبی که ممکن است در نتیجه ی غیر عملی شدن آن ها رخ دهد اغلب شما را در هم می ریزد صداهای اما چطور و چه می شود اگر…. صدای ناهنجاری را در سرتان ایجاد می کند که رویاهایتان را غرق می کند این دسته از نگرانی ها می تواند برنامه تان را آهسته کند.
یا گاهی اوقات آن ها را به کلی متوقف کند مردم می گذارند سرخوردگی همچون ابرهایی بر رویاهایشان سایه افکند و خیلی راحت تسلیم می شوند آن ها باور ندارند که رویاهایشان به حقیقت می پیوندد هنگامی که اهداف بزرگتان را در پایان فصل یک نوشتید آیا ترس هایتان فورا به قلمرو تان تجاوز کرد؟در اینجا شانسی وجود دارد که آن ها را برطرف کنید.
آن ها را درون خودتان نگه ندارید آن ها را بنویسید ترس هایتان را بنویسید و نگرانی به وجود آمده به خاطر آن را از بین ببرید نوشتن ترس هت باعث می شوند که دیگر آن ها هیچ تصرف و تسلطی روی شما نداشته باشند.
فصل ششم: رسیدن به آزادی :کامل نوشتن و نتیجه گرفتن
هنگامی که در رسیدن به هدفتان به بن بست برخوردید و فکر می کنید بیشتر از این نمی توانید جلو روید خودکارتان را بردارید و بدون توقف بنویسید کامل بنویسید تا به نتیجه برسید اگر خشمی را در جهت رویدادها در خود احساس کردید از راه خود دور نشوید شانس شما ترسی است که در زیر خشم قرار دارد بگذارید نوشتن کمک تان کند تابه ترس برسید
اگر موقعیت به نظر ناامیدی پیش آمد و از پای در آمدید اگر می دانید که می خواهید کجا باشید و سر نخی از اینکه چگونه آنجا باشید ندارید بهترین توصیه این است صفحه را پر کنید صفحه ی بعدی را هم پرکنید و به نوشتن ادامه دهید شما صاحب آن صفحه هستید آن را پر کنید از قدرتتان و راه حل هایی که ایجاد خواهید کرد شگفت زده خواهید شد.
تغییر را در افکارتان تجربه خواهید کرد پیشرفتی غیر منتظرانه چیزهایی فراتر از ناله و شکایت منتظرند هنگامی که شما به جای تسلیم شدن ادامه می دهید بمبی از انرژی دریافت می کنید آن کلمات کوچک را به یاد آورید به نوشتن ادامه دهید.
بهترین چیز درست از جایی می گذرد که فکر می کنید از راه حل ها و ایده ها دور شده اید تقریبا به طور یکپارچه قبل از این که متوجه آن شوید شکایتتان جای خود را به این عبارت می دهد که (گمان می کنم ،می توانم….)و سپس این جملات ماهرانه به (امروز اینکار را انجام بده )تبدیل می شود جلو بروید به نوشتن ادامه دهید تا اینکه به جرقه ای برسید در این جرقه نقشه ای خواهد بود که آسمان خاکستری را به آسمان آبیتبدیل می کند.
فصل هفتم آسان گرفتن: فهرست کردن
از فهرست بندی به عنوان فرصتی برای شکل دادن قصد و نیت تان استفاده کنید فرصتی برای اینکه بدانید چه چیزی برایتان مهم است یک لیست دم دستی درست کنید و به طور منظم به آن نگاه کنید به ویژه اگر قلبتان شکست یا احساس ترس کردید آن را در ذهنتان مرتب کنید و برای خودتان تکرار کنید:این چیزی است که من می خواهم و منتظر من است به آن همچون لیست خرید نگاه کنید.
مبهم وکلی نباشید خاص باشید به سادگی ننویسید (ماشین)نوع ماشین را با سال ساخت،مسافت و سرعت آن مشخص کنید اگر چیزی که می خواهید پول است فقط ننویسید پول بلکه مبلغ آن را مشخص کنید تظاهر کنید می خواهید شخص دیگری را به فروشگاه بفرستید.
بنابراین آن را درست بنویسید و اطمینان حاصل کنید که آن ها با اندازه و نشان درست برمی گردند به سادگی بیان کنید و آسان بگیریدزمانی که شروع کردید به خواندن این کتاب حتما یک دفترچه یاد داشت بردارید و شروع کنید به نوشتن و رسیدن به رویا هاو آرزو هایتان تا شما هم جز افرادی باشید که با نوشتن به آرزو هایشان رسیده اند.
فصل هشتم: تمرکز روی نتیجه زندگی
مثل دخمه ای پرپیچ و خم است و مسیربه سوی اتمام موفقیت آمیز هدفتان ممکن است با بن بست ها و مانع هایی پرشده باشد چگونه از دلسرد شدن به دور می مانید؟جواب :با تمرکز بر روی نتیجه ی مورد نظر باید ایمان و باور داشته باشیم که به اهدافمان می رسیم.
وقتی ایمانمان سست می شود آن را تقویت کنیم اهدافتان را به عنوان یک حقیقت مسلم بنویسید هنگامی که شما روی نتیجه تمرکز می کنید در زمان حال بنویسید چنان که گویی چیزی را توصیف می کنید که در حال حاضر اتفاق افتاده است من این کار را “نوشتن چنان که واقعیت است” می نامم حتما توضیحاتتان را تاریخ بزنید زیرا زمانی که بعدا آن را بخوانید ممکن است احساسی پیدا کنید که بعد از اتفاق افتادنش آن را نوشتید و آن را از این حقیقت دور سازد.
اکنون عمیق تر کاوش کنید نه فقط برای نتیجه بلکه برای نتیجه ی نتیجه فقط درباره ی آنچه که می خواهید ننویسید بلکه اینکه چرا آن را می خواهید هم اضافه کنید اینکه چرا در صورتی که آن را داشته باشید در زندگی تان تغییری ایجاد می کند و عمیق تر و عمیق تر بروید چرا آن را می خواهید و باز هم عمیق تر بروید به سوی نتیجه ی نتیجه ی دوم بروید.
تا زمانی که به هسته ی آن برسید راهی برای انجام این کار این است که در حین نوشتن به طور مداوم جاهای خالی را پر کنید و به خاطر آن من می خواهم تمرکز روی نتیجه و نتیجه ی نتیجه رویاهایتان را زنده نگاه می دارد هرچه بیشتر روی تاثیراتی که اهدافتان در دنیا و زندگی دارند تمرکز کنید بیشتر می توانید به سوی ماموریت دست یافتن آن پیش روید.
فصل نهم: محیطتان را تغییر دهید: برای نوشتن به کنار آب بروید
بسیاری از ما فکر می کنیم که نوشتن به معنای نسشتن پشت نیمکت یا میز با صندلی با پشتی صاف قرار دادن پاها محکم برروی زمین ،صحیح گرفتن خودکار و قرار دادن کاغذ در زاویه ی مناسب می باشد ما احتمالا چنین ایده هایی را از زمان مدرسه در ذهن داریم.
اما زمانی که در حال توصیف اهدافتان هستید تصویر واضحی از جزییات برنامه ی عالی تان مجسم کنید یا این که تمام و کنال بنویسید تا نتیجه بگیرید واقعیت این است که خلاقیت زمانی که خارج از درب های منزل هستید به ویژه زمانی که در کنار آب هستید بیشتر به جریان می افتد.
محقق دانشگاه پرینسون جولین جینز می گوید : بزرگترین اکتشافات علمی وریاضی در سه مکان اتفاق می افتد :رختخواب ، حمام و اتوبوس حمام اینجا تنها به منظور خود حمام نیست بلکه شامل تمام ارتباط ها با آب می شود از جمله دوش گرفتن ، در قایقی بودن، شنا کردن در دریاچه و قدم زدن زیر باران است.
جریان رود ، بارش باران و آبشارها خلاقیت را تحریک می کنند لحضه های بله را در زندگی ایجاد کنید ، بینشتان را گسترش دهید برای الهام گرفتن در مورد شکل گیری رویاهایتان به کنار آب روید به ویژه کنار آب روان و با خود خودکار و کاغذ نیز ببرید به زودی فریادی از پیروزی سر خواهد داد.
فصل دهم زندگی روزانه تان را بنویسید
شما قرار ملاقات ها ، صورت حساب ها ،برنامه ریزی رویدادها و هرآنچه را که می خواهید در تقویمی که به همراه خود دارید ،می نویسید این کار از دنیای پرمشغله تان مراقبت می کند.
شما روزتان را شروع می کنید توجه داشته باشید که از آن روز چه می خواهید قصد انجام چه کاری را دارید اما سبد اولویت هایتان را زیاد پر نکنید.لیستی از چیزهایی که برایتان معنادار است برای خود خلق کنید.
ما اغلب با کلمات قصار و مفاهیم قابل توجهی در مطالعات یا مکالماتمان برمی خوریم ما خرد این مفاهیم را درک می کنیم تا این بینش را در زندگی روزانه مان بگنجانیم همگی آن ها خیلی زود قبل از اینکه برای به عادت در آوردنشان به اندازه ی کافی تمرین کنیم فراموش می شوند لیست اهداف خودتان را تهیه کنید و روزتان را با نوشتن شروع کنید نیازی نیست از حافظه استفاده کنید.
فصل یازدهم متعهد شوید
اولین قدم تعهد میل و رغبت برای نوشتن آن چیزی است که می خواهید سپس اقدام کوچکی در جهت تحقق رویا انجام دهیم حتی اگر شواهدی مبنی بر مخالفت وجود داشته باشد و زمانی که حمایتی از طرف مکان هایی که بعید به سویتان آمدند شگفت زده نشوید.
فصل دوازدهم جمع کردن اهداف بالا بردن موانع
شما می توانید در یک زمان بیش از یک هدف داشته باشید و اجازه دهید موفقیت در یک هدف پایه ای برای هدف دیگر شود هنگامی که بر ترسی غلبه می کنید یا بر مهارتی چیره می شوید پاداشی در انتظارتان است اغلب با پرداخت قیمت یکی دوتا را به دست می آورید همان طور که در حوزه ای از زندگی تان رشد می کنید نیروی آن در بخش دیگری از زندگی تان نمایان می شود.
لیستی از دستاوردها و موفقیت هایتان در زندگی به ویژه آن هایی که باعث افتخارتان هستند را بنویسید می تواند کاری باشد که هفته ی گذشته انجام داده اید یا کاری که به هنگام کودکی انجام داده اید از این لیست استفاده کنید تا معیار شخصی خود را انتخاب کنید موردی که به شما ارزش می دهد را انتخاب کنید.
سه درس بزرگ از کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد:
اگر در هنگام نوشتن، به اهداف خاص و بلندپروازانهای رسیدید، بدانید که RAS را فعال نمودهاید تا برای تمرکز روی آن هدف خاص، مغز شما را هدایت سازد.
با سریع نوشتن، میتوانید ترسها و شبهاتی که در ناخودآگاه خود حس میکنید را کشف، و بر آنها غلبه کنید.
ابتدا روی اهداف کوچکتر خود تمرکز کنید و اهداف بزرگ خود را، به یک دلیل یا هدف بزرگ، گره بزنید، تا در تمام مدت، انگیزه برای ادامهی کار داشته باشید.
اگر هنوز نتوانستهاید اهداف خود را یادداشت کنید، بیایید ببینیم آیا ایدههای دکتر کلاوسر در کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد میتواند به شما کمک کند یا خیر!
درس ۱: هنگام نوشتن اهداف خاص خود، RAS فعال میشود.
RAS یا سیستم فعالکنندهی شبکیه، شبکهای از سلولهای عصبی در ساقهی مغز است که به عنوان واسط بین هیپوتالاموس و عملکرد مغز انسان عمل میکند. به این صورت که هرچیزی از ذهن شما بگذرد، سبب میشود RAS به هیپوتالاموس سیگنال دهد تا همان نگرش به ناخودآگاه شما نفوذ کرده و در ادامه به تمامی سلولهای بدن شما ساطع شود.
هنگامی که شما در حال نوشتن اهداف خود روی کاغذ هستید، در واقع RAS نیز فعال میشود و مغز را برای رسیدگی به درخواستهای جدید، آماده میسازد. بنابراین، هر تفکری که از ذهن شما بگذرد و روی کاغذ آورده شود، نوعی دستوردادن به مغز است؛ یعنی هر طور شده از مغز میخواهید که راه رسیدن به آنرا بیابد. بنابراین مغز سعی میکند ایدههای تازه و راهحلهای جدیدی کشف نماید.
با این وجود، همه چیز برای رسیدن یا نزدیکشدن به اهداف شما مهیا است. این عالی نیست؟
درس ۲: برای کشف نگرانیهای پنهان، سریع بنویسید
هنریت کلاوسر میگوید: موانع زیادی است که شما را از رسیدن به پلهی بعدی متوقف میکند. یکی از آن موانع، ترس و نگرانی است. به همین منظور، هنریت، روشی را در کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد ابداع کرده است که آن را “نویسندگیِ سریع” نامیده است.
او میگوید: بیایید به تمام نگرانیهایتان، چند دقیقهای فکر کنید، سپس سعی کنید بدون توقف در مورد آنها بنویسید و چیزی را ویرایش نکنید. وقتی احساس کردید همهچیز را نوشتهاید و تمامیِ نگرانیهایتان روی کاغذ آمده است، کمی استراحت کنید و دوباره چیزهایی که نوشتهاید را بخوانید.
یک احساس کینهورزی به آنها پیدا خواهید کرد؛ بنابراین مغزتان، که شما را تواناتر از مشکلات میداند، شروع به کشف ریشهی مشکلات خواهد نمود و راهحلهای اساسیاش را ارائه میدهد.
حالا که به ترسهایتان غلبه کردید، نقاط روشنی را پیشِ رویتان میبینید که سوسو میزنند. آن نقاط کوچک، نقاط شروعتان خواهند بود.
درس ۳: برای انگیزهداشتن در رسیدن به اهداف بزرگ، ابتدا به اهداف کوچک برسید
در زندگی، یک راه عالی برای پرداخت بدهیها این است که از کوچکترین آن شروع کنید و ذهن خود را از خردهبدهیها پاک سازید. این شاید یکی از مهمترین درسهای کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد باشد.
در مسیر موفقیت، از آنجایی که اهداف کوچک و بزرگی برای خودتان ترسیم کردهاید، همیشه رسیدن به اولین هدف که کوچکتر از بقیه است، بهسرعت تحقق مییابد. بنابراین، با همین موفقیت کوچک، انگیزه را برای ادامهی کار در خودتان افزایش میدهید؛ که همین خصیصه، به شما اعتمادبهنفس میدهد تا مشکل بعدی (یا هدف بعدی) که بزرگتر است را، برطرف سازید.
این موضوع از لحاظ روانی، تعیینکننده است؛ چرا که، برای کسی که در ابتدای مسیر است، پرداختن به یک هدف بزرگ، میتواند احساس سردرگمی، ناامیدی و شکست را در پی داشته باشد و همین باعث شود پیگیریِ اهداف بعدی، به تاخیر و یا حتی نابودی منجر شود.
هنریت معتقد است، لزومی ندارد اهداف کوچک شما به هم مرتبط باشند؛ هدف این است که انگیزه برای جنگیدن در مسیر موفقیت، از طریق این اهداف کوچک مدام تمدید شود.
کار دیگری که میتوانید برای الهامبخشی به خود انجام دهید، همکاری با خیریهها است. بیایید با خودتان پیمان ببندید که از درآمد سالانهای که دارید، ۱۰% یا ۲۰% آن را برای امور خیریه، صرف خواهید کرد.
همین فکر مثبت، یک کپسول انگیزه است؛ چرا که میدانید انسانهای زیادی، در قبال موفقیت شما، به رفاه خواهند رسید؛ پس مغز شما برای دستیابی به این آرمانِ بزرگ، یاریتان خواهد کرد.
بنویسید و آن را مرور کنید.
ایدههایی که در کتاب ”بنویس تا اتفاق بیفتد” بیان شده است، ساده، اما کارآمد هستند. اگر بهدنبال چگونگی رسیدن به اهدفتان هستید که بدون خطا به آنها دست یابید، بهتر است همین الان به تحقیقات و تلاش خود، پایان دهید. برای بیان اهداف خود، نیازی به نوشتن طومار ندارید. یک لیست کوتاه و ساده از اهداف اولیه (تا حد امکان خاص) میتواند شما را در مسیر صحیح هدایت کند. RAS را فعال نگه دارید و در جهت تواناییهایتان، اهداف جسورانهی خود را یادداشت کنید.
پیام اصلی نویسنده
همان طور که شما هم احتمالا می دانید در دنیا تحقیقات زیادی در مورد نوشتن انجام شده است، مثلا تحقیقی که در دانشگاه هاروارد انجام شد که در آن از افراد هنگام فارغ التحصیل پرسیدند آیا اهداف خود را مکتوی کرده اند و آن را در جایی نوشته اند؟ که در حدود ۳ درصد این کار را انجام داده بودند. اما تحقیق به همین جا ختم نمی شد… در چند سال آینده زندگی این افراد را بررسی، و مشاهده کردند:
افرادی که اهداف کتبی دارند از زندگی بهتری نسبت به بقیه برخوردار هستند.
تاثیر نوشتن اهداف را نمی شود انکار کرد و کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد نیز با مثال های زیاد روی این موضوع تاکید کرده است.
یک پیشنهاد عالی برای موفّقیّت در عرصه های مختلف زندگی:
تا سه روز دیگر، یک دفتر ۸۰ برگ تهیّه کنید و آن را به هشت بخش تقسیم کنید. دفترِ خود را «زندگی» نام گذاری کنید.
صفحه ی اول آن طبق شماره های زیر فهرست بندی کنید و سپس کامل نمایید:
- ۱ـ بخش شکرگزاری
- ۲ـ بخش اهداف و برنامه های آینده. ایده ها و طرح های کارآفرینی (نوشتن۱۰۱ هدف در این بخش)
- ۳ـ تجربه هایی که آموخته اید. (شکست ها و موفّقیّت ها)
- ۴ـ ثبت موفّقیّت های گذشته و آینده
- ۵ـ کارهای خیر و نیکی که انجام داده اید و می خواهید انجام دهید.
- ۶ـ ویژگی های مثبت و خوب اطرافیانتان و کسانی که با آن ها مُــراوده دارید.
- ۷ـ چکیده ی کتاب هایی که مطالعه کرده اید یا کتاب های صوتی که گوش کرده و می کنید.
- ۸. تاریخ توّلد دوستان و نزدیکان (جهت عرض تبریک و…) همواره دفتر زندگی تان را به روز کنید و آن را کامل تر کنید تا از لحظه لحظه های زندگی تان لذّت ببرید.
خواندن این کتاب برای توسعه مهارت های فردی و موفقیت به شدت توصیه می گردد.
سایر آثار هنریت کلاوسر:
این صفحه را با دوستانتان به اشتراک بگذارید:
اشتراک گذاری در تلگرام (کلیک کنید)
اشتراک گذاری در واتس آپ (کلیک کنید)
چقد خواندن این کتاب انرژی بخش و مفید بود واقعا سپاسگزارم