۹ داستان کوتاه و آموزنده مدیریتی سلام به همراهان علم ما، در ادامه با ۹ داستان کوتاه و آموزنده مدیریتی با شما همراه هستیم. مورچه ی بد شانس! مورچه هر روز صبح زود سر کار میرفت و بلافاصله کارش رو شروع میکرد.با خوشحالی به میزان زیادی تولید میکرد. …
توضیحات بیشتر »داستان اولین زن جهان
داستان اولین زن جهان گردآوری: شیوا مرزبان در دین اسلام خداوند پس از آفرینش آسمانها و زمین و خشکی ها و دریاها بر آن شد تا اشرف مخلوقات را خلق کند بنابراین نخستین آدم (داستان اولین زن جهان) را آفرید و سپس حوا را از دنده های چپ او …
توضیحات بیشتر »مجموعه ی داستان های انگیزشی نگین کلانتری (قسمت دوم)
مجموعه ی داستان های انگیزشی (قسمت دوم) از نگین کلانتری نویسنده: نگین کلانتری ارایه شده: سایت علم ما پشتیبانی واتس اپ: 2373 405 0916 دلنوشت ششم: نهنگ تنها I used to think the worst thing in life was to end up alone; it’s not. The worst thing …
توضیحات بیشتر »مجموعه ی داستان های انگیزشی نگین کلانتری (قسمت اول)
مجموعه ی داستان های انگیزشی (قسمت اول) از نگین کلانتری تعداد صفحات: 14 صفحه فرمت فایل: PDF حجم فایل: 1MB نویسنده: نگین کلانتری ارایه شده: سایت علم ما پشتیبانی واتس اپ: 2373 405 0916 دلنوشته اول: معجزه زندگی Fallow your heart But take your brain with you… _قلبت …
توضیحات بیشتر »داستان کوتاه: امید نباید هرگز خاموش شود
امید نباید هرگز خاموش شود چهار شمع به آرامی می سوختند، محیط آن قدر ساکت بود که می شد صدای صحبت آنها را شنید. اولین شمع گفت: «من صلح هستم، هیچ کس نمی تواند مرا همیشه روشن نگه دارد. فکر می کنم که به زودی خاموش شوم. هنوز …
توضیحات بیشتر »داستان کوتاه: گذشت
گذشت دو دوست با پای پیاده از جادهای در بیایان میگذشتند. آن دو در نیمههای راه بر سر موضوعی دچار اختلاف نظر شدند و به مشاجره پرداختند و یکی از آنان از سر خشم، بر چهره دیگری سیلی زد. دوستی که سیلی خورده بود سخت دل آزرده شد ولی …
توضیحات بیشتر »داستان کوتاه: ﺷﺮﻟﻮﮎ ﻫﻮﻟﻤﺰ ﮐﺎﺭﺁﮔﺎﻩ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻭ ﻣﻌﺎﻭﻧﺶ
داستان کوتاه ﺷﺮﻟﻮﮎ ﻫﻮﻟﻤﺰ ﮐﺎﺭﺁﮔﺎﻩ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻭ ﻣﻌﺎﻭﻧﺶ ﺷﺮﻟﻮﮎ ﻫﻮﻟﻤﺰ ﮐﺎﺭﺁﮔﺎﻩ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻭ ﻣﻌﺎﻭﻧﺶ ﻭﺍﺗﺴﻮﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺻﺤﺮﺍ ﻧﻮﺭﺩﯼ ﻭ ﺷﺐ ﻫﻢ ﭼﺎﺩﺭﯼ ﺯﺩﻧﺪ ﻭ ﺯﯾﺮ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻧﺪ… ﻧﯿﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﺐ ﻫﻮﻟﻤﺰ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﺮﯾﺴﺖ، ﺑﻌﺪ ﻭﺍﺗﺴﻮﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ …
توضیحات بیشتر »داستان کوتاه: هدف در زندگی
داستان هدف در زندگی کمانگیر پیر و عاقلی در مرغزاری در حال آموزش تیراندازی به دو جنگجوی جوان بود. در آن سوی مرغزار، نشانه کوچکی که از درختی آویزان شده بود به چشم میخورد. جنگجوی اولی تیری را از ترکش بیرون میکشد، آن را در کمانش میگذارد و نشانه …
توضیحات بیشتر »۳۵ داستان مدیریتی
۳۵ داستان مدیریتی ۱- همه کس، یک کس، هرکس، هیچ کس این داستانی در مورد چهار فرد به نام های همه کس، یک کس، هرکس، هیچ کس است. هنگامی که یک کار مهم باید انجام شود، همه مطمئن هستند که یک کس آن را انجام خواهد داد. هر کس …
توضیحات بیشتر »داستان کوتاه: پیرمرد و دستمزد
داستان پیرمرد و دستمزد یک پیرمرد بازنشسته، خانه جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته اول همه چیز به خوبی و در آرامش پیش میرفت تا این که مدرسه ها باز شد. در اولین روز مدرسه، پس از تعطیلی کلاسها سه تا پسر بچه در خیابان راه …
توضیحات بیشتر »