معرفی و خلاصه کتاب بیشعوری
“راهنمای عملی شناخت و درمان خطرناکترین بیماری تاریخ بشریت از خاویر کرمنت”
A**hole No More; The Original Self-Help Guide for Recovering A**holes and Their Victims
خلاصه و معرفی از: آزاده جوانبخت
معرفی خاویر کرمنت
خاویر کرمنت، نویسنده و روانشناس آمریکایی است. او با نگارش کتاب بیشعوری که در ایران با استقبال کم نظیری رو به رو شد، توجه بسیاری از مخاطبین کتاب های خودپروری را جلب کرد.
این کتاب در فیلمهای سینمایی دراکولا، خندههای آتوسا و همچنین قسمتِ ۱ مجموعه هیولا، حضور دارد و به آن اشاره میشود.
مترجمین کتاب بیشعوری
این کتاب اولین بار توسط محمود فرجامی در سال ۱۳۸۶ ترجمه شد و به دلیل عدم دریافت مجوز نشر به صورت رایگان برای دانلود روی سایت شخصی وی قرار گرفت. مترجم از مخاطبین این کتاب خواست اگر از محتوای کتاب راضی بودند مبلغی به اندازه پول یک پیتزا را به حساب مترجم واریز کنند.
سرانجام در سال ۱۳۹۳ توسط انتشارات تیسا در ۲۳۲ صفحه منتشر و به سرعت تبدیل به یکی از پرفروشترین کتابهای غیرداستانی شد، تا جایی که در سیامین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران چاپ بیست و نهم این کتاب با تیراژ پنج هزار نسخه در دسترس علاقهمندان قرار گرفت.
کتاب بیشعوری با ترجمه محمود فرجامی در کابل توسط نشر زریاب و در لندن توسط نشر اچ اند اس مدیا نیز بهطور جداگانه به چاپ رسیدهاست.
پس از استقبال گسترده از این کتاب، بیشعوری بارها توسط مترجمان و انتشارات دیگر با همان عنوان و طرح اولیه روی جلد، به صورت غیرقانونی به بازار عرضه شدهاست.
فرجامی خاطرنشان کردهاست که «حق انحصاری» ترجمه و فروش کتاب بیشعوری (Asshole No More) را از ناشر و نویسنده خریده و انتشار هر ترجمه دیگری از آن غیرقانونی است.
در مورد خاویر کرمنت میتوانیم بگوییم که هرچند کتابهایش را در فروشگاههای آنلاین و مطرح جهانی مانند آمازون میتوانیم پیدا کنیم، اما بیشتر مخاطبانش ایرانی هستند و شاید این مساله را مدیون آقای محمود فرجامی، روزنامهنگار و طنزنویس ایرانی است. کم پیش میآید که مترجم به خوبی بتواند لحن کتاب را به زبان دیگری منتقل کند اما این ترجمه از کتاب بیشعوری، به خوبی از پس آن برآمده است.
از نکات جالب در مورد خاویر کرمنت و کتابهایش میتوانیم به این نکته اشاره کنیم که حتی اگر به زبان انگلیسی هم در مورد او جستوجو کنیم، باز هم به نتایج فارسی خواهیم رسید. این نشان از محبوبیت بسیار کرمنت در ایران دارد. و اینکه در هیچ کشور دیگری به اندازه ایران در مورد آن محتوا تولید نشده است.
علت این مطلب را میتوانیم در هوشمندی آقای فرجامی در ترجمهی عنوان این کتاب صوتی بدانیم. در واقع نام انگلیسی کتاب A** hole no more است که معنای تحت اللفظی آن به «حماقت کافیست» تعبیر میشود.
ترجمهها تحت تاثیر عوامل متنی مختلف مانند هدف، ایدئولوژی، سیاست، هنجارها و فرهنگ شکل میگیرند و معمولا وفاداری به متن مبدا در فرآیند ترجمه تحت تاثیر قرار گرفته یا نقض میشود. در همین راستا، این اثر خاویر کرمانت (1990) هم از همین الگو پیروی میکند. در واقع ترجمه فارسی این کتاب تحت تاثیر دو عامل اقتصادی و ایدئولوژی قرار دارد. و انتشار آن در زمان مناسب، خود، علتی برای استقبال زیاد از کتاب بیشعوری و نویسنده مطرح اما گمنام آن یعنی خاویر کرمنت است.
درباره کتاب بیشعوری
»بیشعوری» یا «راهنمای عملی شناخت و درمانِ خطرناکترین بیماری تاریخ بشریت» کتابی است که به بررسی پدیده بیشعوری در دنیای امروز میپردازد.
نویسنده با زبانی طنز واقعیتهای ملموس زندگی را به صورت واقعی توصیف میکند. دکتر خاویر کرمنت معتقد است بیشعورها، افرادی نابغه و باهوش هستند که به بیماری بیشعوری مبتلا هستند. نابغههایی خودخواه، مردمآزار و با اعتمادبهنفسی کاذب که تصور میکنند فقط خودشان خوبند. این افراد با منفعتطلبیهایشان به خود و افراد جامعه ضرر میرسانند. خاویر کرمنت در این کتاب انواع بیشعورها را به ۵ دسته کلی تقسیم میکند که هر کدام از آنها شامل چندین بخش دیگر میشوند و در هر بخش ویژگیهای بیشعوری، انواع بیشعوری، و راه نجات از بیشعوری را مورد بررسی قرار میدهد.
نویسنده در ابتدا خودش را بیماری مبتلا به بیشعوری معرفی میکند، بیماری که خودش را مداوا کرده است و در صدد آن است که مبتلایان به این بیماری را معرفی کند. به عقیده او اگر کسی قبول کند که بیشعور است تازه اول راه است و با استناد به متن کتاب، سختترین مرحله در درمان و ترک بیشعوری همان مرحله نخست آن یعنی پذیرفتن بیشعور بودن است.
کتاب از ۵ بخش و ۲۴ فصل تشکیل شده است.
تصویر روی جلد کتاب اثر معروف نقاشی «ادوارد مونک» نروژی از نقاشان سبک پست امپرسیونیسم با نام «جیغ» است. مونک یکی از منتقدان اخلاقی انسان نوین نیز به شمار میرود و موضوعات مهم آثارش عبارتند از رنج، مرگ و عشق فاسد؛ موضوعاتی که ارتباط مستقیم با بیشعوری دارند.
تست آنلاین بیشعوری (کلیک کنید)
با خواندن این کتاب چه چیزهایی را یاد میگیریم؟
این کتاب به طور جد به موضوع بیشعوری در زمان حال می پردازد. بله مسئله مهم بیشعوری و تاثیری که بیشعورها بر اجتماع میگذارند. در این کتاب میخوانیم که بیشعورها با نفوذ در اجتماع، سیاست، علوم، تجارت، دین و امثال اینها در دنیای معاصر نشان دادند که احمق نیستند، اتفاقا بیشتر آنها نابغهاند؛ و نسبت به آدمهای عادی از هوش بالاتری برخوردار هستند. اما تعدادی نابغه مردم آزار که اعتماد به نفس بالایی دارند و نتیجه زرنگ بازی و بیشعوریشان به ضرر خودشان و آدمهای اطرافشان تمام میشود.
آیا از اینکه همسایهتان زبالههایش را در جوی آب میریزد عصبانی هستید؟ آیا تا به حال پیش آمده که در ادارهای برای گرفتن یک امضا روزها و ساعتها در آمدوشد باشید؟ آیا احساس میکنید برخوردهای رئیستان با شما توهینآمیز است؟ آیا با شنیدن حرفهای سیاستمداران دچار رعشه و ناسزاگویی میشوید؟ هیچ دلتان خواسته یک صندلی را بر فرق پزشکی بکوبید که بدون آنکه اجازه بدهد در مورد بیماریتان توضیحی بدهید شروع به نوشتن نسخه کرده است؟ آیا از دیدن مجریهای تلویزیون عصبی میشوید؟ آیا وسوسه خفهکردن فامیلهایی که دائما مشغول فضولی و نصیحت و بزرگتریاند، زیاد به سراغتان میآید؟ با همکاران از زیرِ کار دررو و زیرآبزن زیاد دست به یقه میشوید؟ آیا هر هفته دوستانی به سراغتان میآیند که بخواهند شما را به فعالیت تجاری یا آیین جدیدی دعوت یا دستکم چاگرایتان را باز کنند؟ رابطهتان با همسرتان چطور است؟ به فکر جداشدن از او هستید یا آنقدر شرور است که حتی جرئت جداشدن از او را هم ندارید؟
نویسنده با زبانی طنز و با شوخ طبعی، ماجراهایی ساختگی را تعریف میکند تا بتواند نظریههای خودش را مطرح کند. این داستانها و ماجراها به قدری شبیه به اتفاقاتی است که هر روز دور و بر ما در حال رخ دادن است و ممکن است خودمان را در هر کدام از موقعیتها تجسم کنیم. هدف نویسنده از تعریف این ماجراها این است که بگوید: بیشعوری یک بیماری مسری است و دارد دنیا را تهدید میکند! باید کاری کرد والا بیشعورها دنیا را نابود میکنند.
چرا یک نفر باید بخواهد بیشعور باشد؟
«مثل هر کس دیگری، من هم در تمام زندگیام با بیشعورها سر و کار داشتهام؛ اما در بیشتر اوقات مثل بیشتر افراد جامعه، درگیر مفاهیم و تعاریف قدیمی بیشعوری بودهام. … اما حالا من ماهیت بیشعوری را میشناسم. بیشعوری یک نوع اعتیاد است و مثل سایر اعتیادها به الکل و مواد مخدر یا وابستگی دارویی، اثرات سو و زیان باری برای شخص معتاد و اجتماعی که در آن زندگی میکند دارد. بدترین خصوصیت این این اعتیاد آن است که بیشعورها ذرهای هم از بیشعوریشان آگاه نیستند. این امر در مورد خود من هم صادق بود.»
همانطور که در سطرهای بالا خواندید نویسنده این کتاب به این نکته تاکید دارد که بیشعوری نوعی بیماری است و خودش نیز یک بیشعور است که درمان شده است.
بیشعورها دسته بندی شدهاند
خصوصیات افراد بی شعور
این کتاب شامل ۵ بخش کلی است و در هر بخش به ویژگیهای بیشعورها، انواع بیشعورها و راههای نجات آنها صحبت شده است.
بخش اول: چه کسی بیشعور است و چرا یک نفر باید بخواهد بیشعور باشد؟
بخش اول کتاب بیشعوری درمورد تعدادی از بیشعورهایی که به خاویر کرمنت مراجعه کرده بودند و مشکلات و زندگی آنها با لحنی طنزآمیز صحبت کرده است. مخاطب در هر بخش با همان ماجراهای من در آوردی و ساختگی روبرو میشود ولی به دلیل روان بودن و قابل باور بودن داستان تصور میکند که این قصهها واقعی است.
در واقع در این بخش متوجه میشوید چه کسی بیشعور است و چرا یک نفر باید بخواهد بیشعور باشد؟
نویسنده تاریخچه بیشعوری را با بیانی مختصر اینگونه تعریف میکند: «بیشعورها همیشه وجود داشتهاند و حالا بیشتر از همیشه وجود دارند. تمام آنچه درباره تاریخ بیشعوری باید دانست، همین است.»
کتاب بیشعوری میگوید، بیشعور کسی است که کارهای اشتباه را با روشهای اشتباه و با چراییها و دلایل اشتباه انجام میدهد.
یکی از مهم ترین مواردی که در این کتاب درباره آن بحث شده خصوصیات افراد بی شعور است. برای این که بدانید خودتان یا اطرافیان شما بی شعور هستند یا خیر، در ادامه به برخی از این خصوصیات اشاره کرده ایم:
افراد بی شعور معمولا:
- از دیگران نهایت سوء استفاده را می کنند
- دائما دنبال این هستند که قوانین را به نفع خود تغییر دهند
- جنبه شوخی کردن ندارند
- سعی نمی کنند دیگران را خوشحال کنند
- دیگران را مسخره می کنند و به مشکلات آن ها می خندند
- به بی شعوری خودشان تعصب دارند
- عاشق پول، مقام، موقعیت اجتماعی و در یک کلام عاشق خودشان هستند نه دیگران
- عیب جو و دروغ گو می باشند
- در مقابل همه چیز و همه کس حالت تهاجمی دارند
- انتقاد پذیر نیستند
- مسئولیت پذیر نیستند و هرگز خود را مقصر نمی دانند
- فداکاری برای آن ها مفهومی ندارد
- بر این باورند که هرگز اشتباه نمی کنند
- و ….
بخش اول شامل این زیر بخشها است:
سرگذشت فرد
سرگذشتهای دیگر
تعریف بیشعوری
ماهیت بیشعوری
شدت بیشعوری
شما چه نوع بیشعوری هستید؟
بخش دوم: انواع بیشعورها
در بخش دوم کتاب بیشعوری شما با انواع بیشعورها مواجه میشوید و با خواندن این بخش میتوانید بفهمید شما چه نوع بیشعوری هستید؟
در این بخش انواع بیشعورها را به هشت دسته و نوع از جمله:
- بیشعور اجتماعی
- بیشعور تجاری
- بیشعور مدنی
- بیشعور مقدس مآب
- بیشعور عرفان باز
- بیشعور دیوان سالار
- بیشعور بیچاره
- بیشعور شاکی
تقسیم کرده و برای هر کدام از آنها میزان تأثیرات و نتایج حاصل از بیشعور بودن را مطرح کرده است.
به طور مثال بیشعورهای تجاری، آدمهایی هستند با مدرک دهن پر کن از موسسات علمی جهان که برای هر مسئلهای پاسخ (و نه راه حلی) در آستین دارند. و یا اعتراض مدنی مد روز است و به افرادی گفته میشود که حواشی نیکوکاری برای آنها جذابتر از خود نیکی کردن است.
یا در مورد بیشعوری مدنی در این کتاب میخوانیم:
«اعتراض مدنی، مد روز است. سابقا روال بر این بود که مردم اعتراض میکردند تا به آزادی و حقوق خود برسند، اما گویا امروزه افراد زیادی آزادی و حقوق خودشان را در راه اعتراض کردن استفاده میکنند. آنها همیشه در حال اعتراض مدنی و شعار د! ادن هستند. شعار دادن در نزدشان حتی از یافتن راه حل منطقی برای مسئلهای که به ان اعتراض دارند هم مهمتر است. بسیاری از آدمها به همین راحتی و صرفا با دادن شعارهایی که خودشان هم به ان اعتقاد ندارند، اکتیویست میشوند؛ البته اکتیو در بیشعوری!»
بخش سوم: وقتی جامعه بیشعور میشود.
در این بخش با این سوال روبرو میشوید که وقتی جامعه بیشعور میشود چه باید کرد؟
نویسنده با همان گیرایی و شیوایی کلام در این بخش از کتاب بیشعوری، به نمونههای بیشعوری در جامعه، مانند تجارت، دولت، خواندن و نوشتن و رسانه ملی صحبت کرده است.
«برخی از بیشعورها تشنه قدرتند. مخصوصا قدرتی که با آن بتوان به دیگران گفت که چکار باید بکنند و چگونه و چه وقت؟!»
بخش چهارم: زندگی با بیشعورها
در این این بخش با روش زندگی بیشعورها آشنا میشوید.
نویسنده در بخش چهارم کتاب بیشعوری به انواع روابطی که میتوان با افراد بیشعور داشت اشاره کرده است و در زیر هر کدام از آنها یکی از بهترین راهکارهایی که میتوان در مواقع حضور در چنین شرایطی، انجام داد را بیان نمودیم.
- کارکردن با بیشعورها :
نخستین قاعده کار با بیشعورها به یاد داشتن این نکته است که ظواهر برای آنها در حکم همه چیز است. تظاهر به علاقه، مهربانی، همکاری، احترام وترس از آنها، معمولا برای راضی نگه داشتنشان و اینکه فکر کنند فوق العادهاند کافی است.
- وقتی دوست بیشعور است:
قبول کنید که با وجود چنین دوستی نیازی به دشمن ندارید.
- ازدواج با آدم بیشعور:
اولین کلماتی که به همسرتان میگویید: معذرت میخواهم، به خاطر هر جیزی که بخاطرش ناراحتی، معذرت میخواهم.
- بیشعور مادرزاد:
راهکار مفیدی برای پدر و مادرهای باشعور تا بتوانند بچههای بیشعورشان را کنترل کنند فقط این جمله است: “همینه که هست! “.
- راضی نگه داشتن رئیس بیشعور:
بیشعورها به شدت نگران قدرتشان هستند و نسبت به تهدیدهای واقعی و غیر واقعی علیه قدرتشان بسیار حساساند. هرگز کاری نکنید که قدرت رئیس به خطر بیفتد.
- فرزندان والدین بیشعور:
به صفاتی که از والدینتان گرفتهاید خوب و دقیق فکر کنید. همه آنهایی را که مشکوک به بیشعوری است را دور بیندازید و جایشان را با صفات آدمی زادگان عوض کنید.
بخش پنجم بیشعوری: راه نجات
و در بخش آخر راه نجات از بیشعوری را یاد میگیرید.
سختترین مرحله در درمان و ترک بیشعوری همان مرحله نخست آن یعنی پذیرفتن بیشعور بودن است و اگر بیشعور بتواند این مرحله سخت را با موفقیت پشت سر بگذارد، میتواند به مرحله بعدی درمان، یعنی مرحله پشیمانی، برود. این موقعیت خطرترین موقعیت برای بیشعور است، زیرا در لبه آدم شدن قرار گرفته است! زمان وحشت و دو دلی فرا میرسد.
مرحله آخر این درمان این است که فرد مورد نظر باید صفات پسندیدهای که با آنها تا کنون بیگانه بوده را بیاموزد و این مرحله پایانی هیچگاه پایان نمیپذیرد.
چه مدت واقعیت را انکار میکردید تا اینکه بالاخره قبول کردید که بیشعورید؟
من یه بیشعورم و هیچ خیالی نیست
هر روز هی بهتر میشوم و ملالی نیست
از جمله روشهای درمان برای بیشعورها میتوان به موارد زیر اشاده کرد:
- درمان گروهی
- درمان فردی
- شوک درمانی
- انجمن بیشعورهای ناکمنام
- برنامه ۱۲ مرحلهای
بویی حس نمیکنید؟
واقعیت تلخ آن است که بوی گند بیشعوری از سراسر دنیای ما به مشام میرسد و اگر برای زدودن آن کاری نکنیم، به فاجعه خواهد انجامید. فاجعه آن وقتی است که دیگر این بو را احساس نکنیم؛ به این دلیل که شامهمان به آن عادت کرده باشد.
بویی حس نمیکنید؟
و این جمله پایانی خاویر کرمنت در کتاب بیشعوری است که خواننده را به جستوجوی درونی و کشف علایم بیشعوری در خود و دیگران فرا میخواند.
تست آنلاین بیشعوری (کلیک کنید)
پیام اصلی خاویر کرمنت
بیشعوری مهلک ترین عارضه ی کل تاریخ بشریت است که تا کنون راهکاری علمی برای مقابله با آن ارائه نشده است. بیشعوری حماقت نیست و بیشتر بیشعورها نه تنها احمق نیستند که نسبت به مردم عادی از هوش و استعداد بالاتری برخوردارند. خودخواهی، وقاحت و تعرض آگاهانه به حقوق دیگران که بن مایه های بیشعوری هستند بیشتر از سوی کسانی اعمال می شوند که از نظر هوش، معلومات، موقعیت اجتماعی و سیاسی و وضع مالی اگر بهتر از عموم مردم نباشند بدتر نیستند.
یک بیشعور، اولین گام درمانی و بهبودی اش را حتما باید با گفتن «من بیشعور هستم» آغاز کند. وقتی که بیشعوریِ بیشعورها به رویشان آورده می شود و به آنها بابت رفتارشان تذکر داده شود، بلافاصله شروع به انکار همه چیز می کنند و به سرعت طلبکار هم می شوند؛ یعنی شروع به انتقاد از کسی که گفته بالای چشمشان ابروست می کنند و به او می گویند که آدم وقیح و غرض ورزی است. اگر هم قادر به انجام هیچ کدام از این کارها نباشند، جوش می آورند و می گویند که اینها همگی حاصل توطئه ودسیسه است و آنها بی گناه هستند.
بیشعورها برای حفظ کردن خودشان دروغ می گویند؛ برای تخریب دیگران دروغ می گویند؛ برای مزه اش دروغ می گویند؛ بنا به عادت دروغ می گویند، واقعیات را تحریف می کنند، گزارش ها و آمار را انگولک می کنند .
آنها در قالب مدافعان اخلاقیات و پاکدامنی هم ظاهر می شوند و تقریبا همیشه روی مسائل ریز و کم اهمیت متمرکز می شوند. از این رو، منبعی از غیبت و بدگویی هستند و هر چند هیچ وقت به خاطر غیراخلاقی بودن غیبت، قبول نمی کنند که در حال غیب کردن هستند اما همیشه در ملا عام با آبرو و حیثیت افراد بازی می کنند.
همانند هر چیز خوب دیگری، دین هم اگر به دست آدم های نابکار بیفتد به بیراهه خواهد رفت. این بیشعورها [بیشعورهای مقدس مآب] با دو مشخصه از بیشعورهای دیگر متمایز می شوند. نخست اینکه آنها می توانند هم از خدا و هم از شیطان برای ترور دشمنانشان مدد بگیرند. یعنی می توانند تقرب به خداوند و تبری از شیطان را دستاویزی برای رسیدن به نیات سوء و خواسته های غیرانسانی شان قرار دهند دوم این که بیشعورهای مقدس مآب گمان می کنند وظیفه ی اخلاقی دارند تا افسرده حالی خودشان را به همه منتقل کنند.
آدم های عصر جدید طرفدار وقار و آرامش هستند. اگر یک نفر اضطراب داشته باشد، بیشعور عصر جدید او را آرام می کند و توصیه می کند که سخت نگیرد و در راه ایجاد صلح و آرامش کوتاه نمی آید. برخی از همین آدم ها در راه همین هدف مشغول ساختن کمپ های مجهزی در ارگون، مونتانا و سایر جاهای دور از دسترس هشتند و آنقدر مهمات و سلاح های مدرن در آن کمپ ها ذخیره کرده اند که توانایی آرام کردن یک شورش در نیکاراگوئه را هم دارند.
مهمترین عامل آلودگی تجارت به بیشعوری رابطه تنگاتنگ آن با صنایع نظامی است. بده بستان خوبی بین این دو برقرار است بطوری که به نظر می رسد همزمان دستشان توی جیب های هم باشد.
باید قبول کنیم که هر کس یا گروهی که یک نسل از بچه ها را از آموزش و پرورش خوب محروم کند تا به اهداف خود برسد، یک بیشعور تمام عیار است.
بزرگترین معضل در کار کردن با بیشعورها، این است که محال است پا روی دم آدم نگذارند.
سخت ترین مرحله در درمان و ترک بیشعوری همان مرحله ی نخست است؛ یعنی پذیرفتن بیشعور بودن.
اکثر بیشعورها سال ها خدا را نادیده گرفته اند، وجدانشان را خفه کرده اند و دوستانشان را از خود رانده اند. پس طبیعی است که نتوانند به راحتی با دوستان، وجدان و خدایشان رابطه برقرار کنند.
بیشعوری سورفتار نیست که از آن شرمنده باشیم؛ بلکه بیماری رایج عصر ماست. بنابراین به همه مخاطبان خود پیشنهاد میکنیم کتاب بیشعوری را مطالعه کنند تا درصورت لزوم از آن برای بهبود خود استفاده کنند.
سایر آثار خاویر کرمنت:
تست آنلاین بیشعوری (کلیک کنید)
این صفحه را با دوستانتان به اشتراک بگذارید:
اشتراک گذاری در تلگرام (کلیک کنید)
اشتراک گذاری در واتس آپ (کلیک کنید)