معرفی و خلاصه کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد از آلبرت الیس
سلام به همراهان علم ما، در این مقاله با معرفی و خلاصه کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد از آلبرت الیس و آرتور لانگ آشنا می شوید. با علم ما همراه باشید.
معرفی نویسنده:
آلبرت الیس:
آلبرت آلیس یک روانشناس مطرح آمریکایی بود که در روز ۲۷ سپتامبر سال ۱۹۱۳ در پیتسبورگ ایلات متحده دیده به جهان گشود. و پس از ۹۳ سال عمر پر بارش در روز ۲۴ ژوئیه سال ۲۰۰۷ چشم از جهان فرو بست.
او دارای پدری بازرگان و خانوادهای یهودی بود و مادری داشت که از اختلال دو قطبی رنج می برد. وی که مدت قابل توجهی به عنوان یک درمانگر عقلانی فعالیت می کرد. در زمان تحصیلش در دانشگاه به واسطه علاقهای که داشت در دوره های متعدد روانشناسی هم شرکت می نمود.
او با معرفی نظریهی رفتار درمانی عاطفی منطقی (REBUT) سهم بزرگی در روانشناسی مدرن دارد. او همچنین یکی از مهمترین روانشناسانی است که نظریات او بر جامعه تاثیر بسیاری داشتهاند. نظریات او در حوزه های مختلفی چون روانشناسی و فلسفه مورد بررسی قرار می گیرند.
آرتور لانگ:
او نیز یک روانشناس رفتاری و تحلیلی آمریکایی است که به عنوان مربی، سخنران و نویسندهی موفقیت فعالیت دارد. از وی مقالات متعددی منتشر شده است. با این حال، دو کتاب در زمینهی روانشناخت رفتاری در دهه ۷۰ میلادی به رشتهی تحریر درآورده و دو کتاب روانشناسی موفقیت نیز با همکاری الیس نوشته است.
مترجمین کتاب:
مترجم: شمس الدین حسینی، الهام آرام نیا
ناشر: انتشارات نسل نواندیش
درباره کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد:
همگی ما اعصابمان بهم می ریزد و کسانی را داریم که اعصابمان را بهم می ریزند. کسانی که ما را عصبی می کنند همه جا پیدا می شوند. سرکار، مدرسه، در دورهمی خانوادگی، در قطار و جاهای دیگر. نمی توانیم از آن ها فرار کنیم. اما مجبور نیستیم تسلیمشان شویم.
کتاب «نمی گذارم کسی اعصابم را بهم بریزد» از آن خودآموزهایی نیست که انتظار برود آن را تاثیر پذیرانه مطالعه کرد. هر بخش با مجموعه ای از تمریناتی جمع بندی می شود که می توان آنها را متناسب با شرایط فردی خوانندگان مناسب سازی کرد.
در این کتاب از حرف و حدیث های نظری و روانشناسی ساده انگارانه، روش مثبت اندیشی سطحی، خبری نیست. در عوض، به مجموعه ای از مهارت های بسیار خاص اشاره شده است؛ که وقتی اشخاص و موضوعات دکمه ی اعصابتان را فشار می دهند، طرز واکنش شما را در جهت درست هدایت می کند. و این روش کارایی دارد! در پایان این کتاب، شما با نقطه ضعف های عصبی و آسیب پذیر خود بیشتر هماهنگ می شوید.
و مهم تر از آن، زمانی که دیگران اعصابتان را به هم می ریزند، با مجموعه ای از راهکارهای تایید شده برای روبرو شدن با آن مجهز می شوید.
(معرفی و خلاصه کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد از آلبرت الیس و آرتور لانگ)
فهرست کتاب:
مقدمه
فصل 1: چطور به اشخاص و موضوعات اجازه می دهیم دکمه های اعصاب ما را فشار دهند.
فصل 2: باورهای نامعقولی که باعث می شود به دیگران اجازه دهیم اعصابمان را به هم بریزند.
فصل 3: ترجیحات واقع بینانه: جایگزینی مناسب برای تفکر نامعقولی که باعث ناراحتی ما می شود.
فصل 4: ده باور نامعقول که با استفاده از آنها به اشخاص و موضوعات اجازه می دهیم بی جهت اعصابمان را به هم بریزند.
فصل 5: چگونه تفکر نامعقولتان را تغییر دهید: چهار گام به سوی موفقیت
فصل 6: چگونه در محل کار اجازه ندهید افراد و موضوعات اعصابتان را به هم بریزند.
فصل 7: همسران: اصلیترین عامل به هم ریختن اعصاب
فصل 8: فرزندپروری: آزمون یکی به آخر
فصل 9: کثرت عواملی که اعصابتان را به هم می ریزد
فصل 10: در مقابل آنها بایستید
در بخشی از کتاب نمی گذارم کسی اعصابم را به هم بریزد می خوانیم:
برای اینکه اشخاص و موضوعات را از فشار دادن دکمه اعصابتان باز دارید ابتدا باید درک کنید که دقیقا چه عواملی باعث واکنش های شما می شوند.
تنها سه کار هست که انسان ها می توانند انجام دهند و شما هم اکنون دارید همه آنها را انجام می دهید. شما تا حدودی همیشه هر سه کار را انجام می دهید حتی زمانی که خوابیده اید.
اول: شما فکر می کنید، برخی از شما درباره اینکه این سه کار چه هستند، فکر می کنید یا شاید درباره آنچه امشب یا این آخر هفته رخ می دهد فکر می کنید.
دوم:
شما تا حدودی همیشه چیزی را احساس می کنید. که البته منظورمان، گرما، سرما، خستگی یا درد نیست، منظورمان هیجان است که گاهی به شکل احساسی خفیف است.
سوم: پیوسته رفتار می کنید، حتی کوچکترین حالات و حرکات شما در حالی که این کتاب را می خوانید، رفتار هستند.
اینکه تاکید کنیم انسان ها فکر، احساس و عمل کنند، موضوع خیلی برجستهای نیست اما نقطه آغاز خوبی است چون اگر می خواهیم اشخاص و موضوعات، اعصابمان را به هم نریزند بهتر است بیاموزیم واکنش های ذهنی، هیجانی و رفتاری خود را نسبت به این مسائل، مدیریت کنیم و به آنها جهت دهیم.
وقتی مفاهیم موجود در این کتاب را به کار می برید به خودتان کمک می کنید که اعصابتان به هم نریزد. در اینجا شما با تعدادی تمرینات شناختی، هیجانی و رفتاری سر و کار دارید که می توانید آنها را به کار ببرید تا متوجه شوید چه احساساتی مناسب و چه احساساتی نامناسب هستند، کدام باورهای عاقلانه و غیرعاقلانه را می پذیرید و خلق می کنید که این احساسات را شکل دهید.
ما پیشنهاد نمی کنیم که مردم نباید هرگز درباره چیزی احساس شدید داشته باشند. آنچه می گوییم این است که ما اغلب نسبت به موقعیت ها یا اشخاصی که حداقل برای ما مایوسکننده هستند، واکنشی افراطی نشان می دهیم. اما از طریق فکری که درباره موضوعات می کنیم آنها را بدتر می کنیم. در این موقعیت، ما بخشی از مشکل هستیم. احساسات شدید، خوب هستند اما این واکنش افراطی ما است که اوضاع را به هم می ریزد.
آدم ها رفتار نادرست دیگران را به شخصیت آنها نسبت می دهند و رفتار نادرست خود را به شرایط اجتناب ناپذیر.
این کتاب
راه حلی سریع برای مشکلات روزمره زندگی به دست نمی دهد. روشهای آن، ساده و قدرتمند هستند. اما اگر می خواهید برای شما موثر واقع شوند باید به طور منظم آنها را به کار ببرید.
در دنیا چهار احساس احمقانه وجود دارد. یعنی هربار که دچار یکی از این احساسات شوید، نمی توانید به شکلی موثر از عهده موقعیتی برآیید و به احتمال زیاد خودتان را ناراحت می کنید. این احساسات عبارتند از: اضطراب مفرط، خشم، افسردگی و احساس گناه.
شاید وقتی همسرتان از شغل شما، آشپزی، طرز تربیت فرزند یا روش عشق ورزیتان انتقاد کند، به راستی احساس کنید حالت تدافعی دارید. شاید وقتی نوجوانتان به شما بیاعتنایی کند یا احترام نگذارد یا همکارانتان در محل کار بیکفایت هستند و با شما مشارکت نمی کنند، از کوره در بروید.
اگر به اولویت های واقع گرایانه فکر کنید می توانید بیآنکه واکنش زیاد از حد نشان دهید به شیوهای مفیدتر و جدیتر با او برخورد کنید. پس شما جسورتر می شوید اما با خصومت و تهاجم، رفتار نخواهید کرد.
سپس شانس اینکه فرد را ترغیب به تغییر کنید را افزایش خواهید داد و می توانید واقعا نسبت به روش برخورد خود با این موضوع، احساس خوبی داشته باشید.
وقتی کسی، اینطور دکمه خرد شدن اعصابتان را فشار می دهد غالبا ممکن است بخاطر اینکه می ترسید با او برخورد کنید، شروع به دلیل تراشی کنید. و یا ممکن است عقده هایتان را تلنبار کنید تا اینکه سرانجام بخاطر همه زخم زبان هایی که به شما زده است، عقده هایتان را سر او خالی کنید … .
با خواندن این کتاب چه چیزهایی یاد می گیریم؟
وقتی مفاهیم موجود در این کتاب را به کار می برید به خودتان کمک می کنید که اعصابتان به هم نریزد. در اینجا شما با تعدادی تمرینات شناختی، هیجانی و رفتاری سروکار دارید که می توانید آنها را به کار ببرید تا متوجه شوید چه احساساتی مناسب و چه احساساتی نامناسب هستند، کدام باورهای عاقلانه و غیرعاقلانه را می پذیرید و خلق می کنید که این احساسات را شکل دهید.
در واقع این کتاب راه حلی سریع برای مشکلات روزمره زندگی به دست نمی دهد. روش های آن ساده و قدرتمند هستند، اما اگر می خواهید برای شما موثر واقع شوند، باید به طور منظم آنها را به کار ببرید.
پیام اصلی نویسنده:
در توضیح پشت جلد می خوانیم: «در این کتاب هدف این است که به شما نشان دهیم چطور می توانید فعال و سازنده و با شور و نشاط و حتی متوقع زندگی کنید و قربانی تلاش های خودتان نباشید.
ما مجموعهی قدرتمندی از مهارت ها را به شما می دهیم تا روسا، همکاران، ناظران، همسر، بچهها، والدین، همسایهها، دوستان، عزیزان دیگر کـسانی که هر روز با آنها سروکار دارید، نتوانند اعصابتان را به هم بریزند.
به ندرت همهی این اشخاص همیشه باعث ناراحتی ما می شوند، اما بسیاری از ما گه گاهی اجازه دادهایم کـسی دکمهی اعصابمان را فشار دهد. زندگی کوتاه و ارزشمند است.
ما می خواهیم به شما کمک کنیم در کاری که انجام می دهید، موفق باشید و از این سفر لذت ببرید. ما به شما نشان خواهیم داد که چطور واکنش های افراطیتان را نسبت به اشخاص و موضوعاتی که دکمهی اعصابتان را فشار میدهند، مهار کنید.»
سایر آثار آلبرت الیس:
- چگونه شادی آفرین زندگی خود باشیم
- افسانه خودیاری
- کتاب ایجاد رابطهای صمیمانه
- عقلانه فکر کنید، راحت تر زندگی کنید
برای بازگشت به نقشه راه کتاب و مطالعه (کلیک کنید)
برای دیدن سایر نقشه راه ها و راهنمای سایت (کلیک کنید)
برای دریافت راهنمای در واتساپ (کلیک کنید)
برای اشتراک گذاری کلیک کنید: واتساپ / تلگرام